ج-پاکنژاد

«توریه» جواز شرعی گناه کبیره و دامن آن!

 

   در آستانه سالگرد مرگ آقای خمینی مطبوعات و رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی پر از مقالات و مطالب اغراق آمیزی است که در مورد وی نوشته ویابه زبان زور پرستان ابراز شده اند تا جایی که در تلویزیون جمهوری اسلامی  فیلمهای سینمایی ای به نمایش گذاشته شدند که از جمله از معجرات "امام"  حکایت میکرد.این همه در حالی است که نیرنگی که توسط فقه، رنگ دین به خود گرفته و برای حرام خدا که جزء گناهان کبیره شمرده میشود یعنی دروغ مجوز شریعی میتراشیده در یک سؤال و جواب و به صورت فتوایی  از جانب آقای خامنه ای  رو آمده و به روز شده است .نام این نیرنگ توریه است و بنا بر آن نه تنها تمامی این ادعاها بلکه رفتار آقای خمینی در خلال سالهای مبارزه و بیاناتی که او در نوفل لوشاتو اظهار داشت   را به زیر سؤال میبرد.این سوال مطرح میشود که اگر او نیز در تمامی این سالها توریه میکرده  پس کدام بیان او حقیقت داشته است؟  اگر مردم ایران اعم از تحصیلکرده و مردم عامی کوچه و بازار میدانستند که او توریه میکند و آنچه را بر زبان می آورد دروغ مصلحت ﺁمیز برای کسب قدرت است باز هم از وی پیروی میکردند؟ آنچه که دیروز و امروز مقامات و مسؤلین جمهوری اسلامی در باره آقای خمینی میگویند ،از آزادادیخواهی او ،احترام به رای مردم  و ادعای اخیر مبنی بر قائل بودن او به کرامت انسان، همه  ازباب توریه بر زبانها و قلمها می ﺁیند و قصد شان حفظ کردن جای خود در قدرت حاکم است . خوب میدانند که زبان فریب بکار میبرند و دروغ از بابت مصلحت قدرت میگویند.

    چون آقای خمینی  در عمل ،خلاف این امر را ثابت کرد در نوفل لوشاتو گفت ولایت با جمهور مردم است ،هر آدم عاقلی میداند که میزان رای مردم است، مرد و زن در پوشش خود آزادند، روحانیت قصد ندارد در امور حکومت دخالت کند ، به سران ارتش تامین داد و امان نامه نوشت و... ما مردم هم باورمان شد و گمان بردیم که کلام و تعهد او به عنوان مرجع حجت است آخر در قرآن آمده است که به عهد خود وفا کنید. پنداشتیم که او از قرآن پیروی میکند و غافل شدیم از اینکه او پیرو ارسطو ومنطق او است و هدف او کسب قدرت و وسیله اش از جمله توریه بوده  و او دائما به نام توریه، قصد خویش را با تظاهر به جانبداری از استقلال و ﺁزادی و ولایت جمهور مردم، پنهان می کرده است. او بنای  جمهوری اسلامی را با سنگ گج"  دروغ مصلحتی" گفتن به مردم بنیاد نهاد. اما امروز جانشین به حق او با فتوی خویش در باره توریه این نیرنگ را آشکار ساخت، .نیرنگی که نماز را که رابطه بین خدا و آفریده اوست و باید از هر دروغ و تزویری بر کنار باشد را نیز به دروغ که گناه کبیره است می آلاید . یاد آور میشوم که خطبه های نماز جمعه جزء نماز است .

    فتوای آقای خامنه ای، که مرجع خود خوانده نیز هست، درمورد توریه درجه وقاحت او و امثال او را هنوز کامل نشان نمیدهد .  این جماعت در آستین از این نیرنگها بسیار دارند مگر آذری قمی نگفت فقیه حتی میتواند اگر لازم شد توحید را نیز تعطیل کند! گویا این حضرات با غلو ها که در مورد آقای خمینی که هیچ ،در مورد خامنه ای و مصباح و حتی آحمدی نژاد میکنند وبا لطمه زدن به دین خدا ، با مخدوش ساختن چهره پیامبر و اهل بیت او وبالاخره با تهی کردن اسلام از محتوای لا اکراه و پر کردن آن از زور به کمک تزویر و دروغ وخرافه بکار تعطیل توحید مشغولند :

 

 فتوای شرعی آقای خامنه ای در مورد “توریه” کردن (دروغ مصلحتی گفتن ) در نماز جمعه:

سئوال ۶۱۷: شركت نكردن در نماز جمعه كه براى مكلّف دروغگوئىِ امام جمعه آن ثابت شده است، چه حكمى دارد؟

فتوای شرعی آیت الله العظمی سید علی خامنه ای : "مجرد كشف خلاف چيزى كه امام جمعه گفته، دليل بر دروغگوئى او نيست، زيرا ممكن است گفته او از روى اشتباه يا خطا و يا "توريه" باشد، و سزاوار نيست انسان به مجرد توهّم خروج امام جمعه از عدالت، خود را از بركات نماز جمعه محروم نمايد".

 

"توریه" چیست ؟ :

توریه، ( بر وزن توصیه ) اصطلاحی در متون دینی است، بدین معنا که متکلم معنایی از کلام خود را که مرادش نیست به مخاطب منتقل کند. توریه در لغت به معنای پنهان کردن پوشانیدن و افشا نکردن راز است  و دراصطلاح متون دینی و فقها توریه آن است که متکلم از سخن خود معنایی را جز آنچه مخاطب می فهمد (یعنی معنایی خلاف ظاهر) اراده کند .

چند نمونه " توریه ":

 

-        از شخصي تقاضای كمك مي كنند او در جواب مي گويد دستم خالي است و واقعا در آن لحظه در دستهايش چيزي نبوده گرچه ممكن است در جيب يا حساب بانكياش پول داشته باشد

-        و يا، مي پرسند آيا فلان شخص را ديده اي؟ و وي هنگام پاسخ يك قدم به جلو گذاشته  و مي گويد از وقتي اينجا ايستادهام او را نديده ام،

-        و يا، وقتی همسایه اي وسیله ای را میخواهد و شخص نمی خواهد به او بدهد  ميگويد: جاروبرقي ما كار نميكند (يعني الان خاموش است)

-        ويا، چرخ گوش ما دست كسي است و قبلاً آن وسيله را به دست فرزند يا همسر خود داده باشيد.

-        و ياً بگوید آقا در خانه نیستند و منظورش امام زمان «علیه السلام» باشد و مخاطب با قرینه ای که موجود است گمان کند منظور صاحب خانه است و مانند اینها

 منابع : " رساله ‏اجوبة الاستفتاءات ‏ مرجع عاليقدر جهان تشيع و ولىّ امر مسلمين‏ حضرت آيةالله العظمى حاج سيدعلى  حسينی خامنه‏اى" ـ و مقاله "توريه و شرايط بهره گيري آن از منظر اسلام" نوشته "وحید کاظم زاده" مندرج در سایت " انتخاب نیوز"

 

     خواننده گرامی را به این امر توجه میدهم که توریه در قرآن کریم نیامده است وحتی بسیاری از فقها آن را  ازمصادیق کذب دانسته و جایز نمیشمارند وفقهایی هم که این امر را جایز شمرده اند مبنای قرآنی آن رابر اساس تفسیر ناظر بر احادیث ذکر کرده اند واز موارد جواز آن را اضطرار دانسته اند. از جمله آیاتی که بدان اشاره میکنند آیه 63 سوره انبیا است که ابراهیم شکستن بتها را به بت بزرگ نسبت میدهد،حال اینکه در این آیه حضرت ابراهیم سخن خود را بر شرط محالی بنا نهاده که تا بطلان ادعای بت پرستان را برای آنان ثابت کند علاوه بر این اصولا نسبت کذب دادن به انبیا از اعتماد مردم به آنها میکاهد وبا عصمت آنان ناسازگار است. مورد دیگر را از قول ائمه و ضرورت حفظ جان دانسته اند اما چه کسی بهتر از امام حسین(ع) به این امر واقف بود ،پس چرا برای حفظ جان خود و اهل بیت و اصحابش به توریه توسل نکرد؟  - ( در متنون حدیث  و فقه  بویژه اهل سنت کار برد واژه معراض یا معاریض به جای توریه هم رایج است و گاه تعابیری دیگر مانند«تاویل» بکار رفته است)-   برخی از فقها نیز این نکته را یاد آور گشته اند که نباید بر توریه کردن مفسده ای مترتب شود و توریه مشمول عمل حرامی باشد وگرنه توریه حرام است  حال چگونه میشود به استناد به عمل توریه دروغ را که در قرآن حرام است و گناه شمرده میشود جایز شمرد ،ظاهرا این معجزه فقط از فقه ارسطو زده بر می آید . در فکر راهنمای حاکم بر حوزه های دینی که مبنای آن بر منطق ارسطو استوار است دین چیزی جز ریا و تزویر و ابزاری برای کسب قدرت نمیتواند باشد . چنین دینی نمیتواند با آزادی مخالف نباشد و دروغ را جایز نشمارد. در این نحله فکری اطاعت از فقیه  لازم می آید وحق انسان انکار  قدرت مطلقه فقیه و ولایت او  بر جان و مال و ناموس "عوام" ثابت می شود . معدودی از اهل تفکر که به این حوزه ها پا نهاده اند و سعی در نوسازی در این طرز تفکر کرده اند همواره اگر از راه ارفاق تکفیر نشده باشند با مشکلات عدیده ای مواجه گشته اند .با دقت به فتوای یاد شده در مورد توریه از سوی ولی فقیه حاکم بر ایران، این سؤال  به ذهن هر شنونده می آید،مقلد حضرات و یا هر شنونده دیگری از کجا بداند هر حرفی از دهان ایشان واصحاب ولایت مطلقه  بر می آید توریه نیست؟ مثلا وقتی امام جمعه تهران میگوید باید با فساد مبارزه کرد در دل عکس آن مراد اوست؟ یا آقای خامنه ای میگوید ما با آمریکا مذاکره نمیکنیم منظور او همان لحظه سخن گفتن است . بنا بر این اصل مقامات جمهوری اسلامی در تمامی مذاکرات خویش به طرف خویش دروغ مصلحتی میگویند . وقتی آقای خامنه ای و یا دیگران میگویند ما قصد نداریم سلاح اتمی بسازیم منظورشان همان لحظه و همان مکان است و لحظه و مکان که تغییر کرد تعهدی بر آنها نیست، حال با این طرز تفکر و سالوس بازی چگونه میشود اعتماد سازی کرد کسی که به مردم خویش دروغ میگوید و امام جمعه ها را تشویق میکند که در نماز ،در مقابل خدا دروغ بگویند  چه ولایتی میتواند بر جان و مال و ناموس مردم داشته باشد ؟ از قرار ما مردم نیز نا خواسته و ناخود آگاه  توریه بکار می بریم وگرنه چگونه مردمی میتوانند این همه دروغ و زور را بپذیرند؟ شاید بدین ترتیب بشود گفت دامن توریه وسیع است.