جمال صفری :
دخالت
رضاخان و
نظامیان
درانتخابات
دورۀ پنجم
تقنینیه( 1)
26 خرداد، بمناسبت صد و سیُ امین سالگرد تولّد دکترمحمّدمصدّ ق «زندگینامۀ دکترمحمّد مصدّق» (63)
رضاخان با حمایت انگلیس پس از کودتای 3 اسفند 1299 بتدریج و" مقتدرانه " با دردست گرفتن قدرت بلامنازعه در شکل گیری مجلس پنجم (1302-1304) و نقض قانون اساسی ، برای تغییرسلطنت و انقراض سلسلۀ قاجاریه نقش اساسی را ایفا نمود . او ، نظامیان و هوادارانش با دخالت درانتخابات مجلس دورۀ پنجم تقنینیه اکثریت نمایندگان خود را وارد مجلس نمودند وسرانجام یکی از قدرتمندترین نهاد مشروطه را در اختیارخود درآوردند. باعتقاد یحیی دولتآبادی وعبدالله مستوفی« سردارسپه درصدد بود بدینوسیله مقدّمۀ برقراری سلطنت خود را فراهم آورد؛ یعنی ابتدا با خلع احمدشاه و انقراض سلسلۀ قاجار توسّط مجلس، رژیم جمهوری را با ریاستجمهوری خود در ایران برقرار سازد و پس از مدّتی، به بهانۀ عدم آمادگی جامعۀ ایران برای حکومت جمهوری، دوباره رژیم سلطنتی را در ایران احیا کند و اینبار با بهکارگیری اهرمهای قدرت، سلطنت را خود او بهدست گیرد»(1
) و مستوفی می افزاید:« بعد ازمراجعت ( رضا خان ) ازسفرمشایعت شاه، وتمشیت کارهای عمومی کشوروسفری به آذربایجان تغییر طرز حکومت را محرمانه، با خواص خود از نظامیان و وکلائی که با اوهمدست شده بودند، به میان گذاشته، و از رؤسای آنها قول مساعد گرفت، و بلافاصله انتخابات را با سلیقه ونظرات لیدرها، که هم خیالان خود را باو معرفی کردند، بانجام برساند.» (2 ) وهچنین مدرّس با مخالفت شدید خود «با سیلی ای که ازطرف یکی از نمایندگان اکثریت به لیدراقلیت سید حسن مدرّس نواخته شد» باعث واکنش شدید مردم وافکارعمومی به پشتیبانی ازمدرّس شد ومردم تظاهراتی برعلیه جمهوریخوان و عمل آن نماینده در خارج از مجلس نمودند.
دردورۀ پنجم مجلس شورای ملّی به دلیل انحلال سلطنت قاجاریه که یکی از مهمترین ادوار مجلس بود ، مخالفت اقلیت مجلس به رهبری مدرّس وهچنین دکترمصدّق ، سيدحسن تقى زاده، حسين علاء، مدرّس و حاجى ميرزايحيى دولت آبادى با کودتای رضاخان برعلیه قانون اساسی برای انحلال سلطنت قاجاریه و نطق تاریخی دکتر مصدّق در جلسۀ 9 آبانماه 1304 که شجاعانه با پیشبینی ژرف خود عواقب خلع احمدشاه از سلطنت و انقراض سلسلۀ قاجاریه و جانشین شدن رضاخان سردار سپه را گوشزد و هشدار داد. .
ملکالشعرا بهارکه در آن روز تاریخی نيز به توصيۀ دوستان و از بيم سوءقصدى ديگر در خانه نشست و در مجلس حضور پيدا نكرد ، ﺟﻮّ ﺗﺮس و وﺣﺸﺖ آنزمان را ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ اﺳﺖ : ﺟﺴﺪ واﻋﻆ ﻗﺰوﯾنی ﻫﻨﻮزﺗﺎزه ﺑﻮد( واﻋﻆ ﻗﺰوﯾنی اﺷﺘﺒﺎهی ﺑﻪ ﺟﺎی ﻣﻠک اﻟﺸﻌﺮای ﺑﻬﺎر در روز هفتم آبان ماه ۱۳۰۴ ترور شد) ﻫﻮل و رﻋﺐ و ﺑﻬﺖ، ﺷﺠﺎع ﺗﺮﯾﻦ اﻓﺮاد را آزار می داد. ﭘﯿﺪا ﺑﻮد ﮐﻪ ﮐﺎر از ﮐﺎرﮔﺬﺷﺘﻪ اﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﻫﺸﺖ ﻧﻪ ﻧﻔﺮ در اﻧﺒﻮه ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎن ﻫﻨﻮز ﺗﻮاﻧﺎئی داﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻘﻼّ ﮐﻨﻨﺪ، ﻓﮑﺮی ﺑﯿﺎﻧﺪﯾﺸﻨﺪ، ﺑﺎ ﻫﻢ درﻧﻬﺎﯾﺖ ﯾأس و آراﻣش واﺧﺘﺼﺎر ﺷﻮری ﺑﻨﻤﺎﯾﻨﺪ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮد؟ اﮐﺜﺮﯾﺖ را رﺑﻮده ﺑﻮدﻧﺪ. دوﻟﺖ دردﺳتی ﻧﻮﯾﺪ و در دﺳتی وﻋﯿﺪ و ﺗﻬﺪﯾﺪ داﺷﺖ. ﮐﻮآن ﺷﯿﺮ ﻣﺮد و آزاده ای ﮐﻪ ﺑﺪاﻧﺪ و درک ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﯾﻒ ﻫﻢ ازﻣﺎ می ﺗﺮﺳﺪ، ﺑﻠﻪ او ﺑﯿﺸﺘﺮ می ﺗﺮﺳﺪ، ﭼﻪ ﺑﺎ اوﺳﺖ، ﺑﺎور ﮐﻨﯿﺪ ﻫﻤﻪ را ﺑﯿﻢ ورﻋﺐ ﻓﺮاﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد. اﮔﺮ ﺑﻪ ﻧﻄﻖ آﻗﺎﯾﺎنی ﮐﻪ در روز ۹ آﺑﺎن ﺑﻪ ﻧﺎم ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﻣﺎدّه ﺟﺪﯾﺪ اﯾﺮاد ﮐﺮده اﻧﺪ دﻗﯿﻖ ﺷﻮﯾﺪ، ﻋﻼﻣﺖ ﮐﻤﺎل ﻣﻼﺣﻈﻪ و ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺧﻮف و وﺣﺸﺖ را ﺧﻮاﻫﯿﺪ دﯾﺪ. از ﻫﺮ ﺳﻄﺮی ﺑﻮی ﺧﻮف و رﻋﺐ می آﯾﺪ. ﺑﺪﺑﺨﺘﺎﻧﻪ ﻣﻦ آن روز ﺑﻪ اﻣﺮ رﻓﻖ ﻣﺄﻣﻮرﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﯿنی ﺷﺪه ﺑﻮدم و در ﺟﻠﺴﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮدم، و اﮔﺮمی ﺑﻮدم ﺷﺎﯾﺪ ازدیگرﻫﻤﻔﮑﺮان ﺧﻮد زﯾﺎدﺗﺮﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﺨﺮج ﻧمی دادم. ﻣﺎ دﯾگﺮاز ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﺄﯾﻮس ﺑﻮدﯾﻢ! به ﻗﻀﺎوت ﺗﺎرﯾﺦ ﻫﻢ اﻣﯿﺪ ﻧﺪاﺷﺘﯿﻢ. ﺣتّی ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺟﻠﺴۀ ﺷﺐ ﻫﺸﺘﻢ آﺑﺎن ﮐﻪ ﻧﻄﻖ ﻣﺮا در ﺟﺮاﯾﺪ ﭼﺎپ ﻧﮑﺮدﻧﺪ از اﯾﻦﻫﻢ ﻣﺄﯾﻮس ﺑﻮدﯾﻢ ﮐﻪ ﻻاﻗﻞ ﻧﻄﻖ ﻣﺎ را ﻫﻢ ﮐسی از ﺧﻠﻖاللۀ ﺗﻮاﻧﺪ ﺷﻨﯿﺪ. ﻣﻌﺬالک سوﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﮐﻼم ﺧﺪا اﯾﻦ ﻋﺪّه ﺷﯿﺮﻣﺮد را ﺑﺮآن داﺷﺖ ﮐﻪ در ﻏﺮﻗﺎب ﺧﻮف و ﺑﯿﻢ ﺑﺎ ﻋﺰﯾﺰان ﺧﻮد وداع ﮐﺮده، ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ و ﻫﺮﭼﻪ ﻫﺴﺖ، ﺳﺨنی ﺑگویند ! و آﻣﺪﻧﺪ و ﮔﻔﺘﻨﺪ »( 3 )
دكتر مصدق بدرستی در مجلس دورۀ چهاردهم در نطق خود در مخالفت با اعتبار نامۀ سید ضیاء، از انتخابات دورۀ پنجم و ادوار بعد که رضا خان مجلس را فرمایشی نمود و به مورد مدرس اشاره میکند و میگوید: «معروف است كه بعد از خاتمه انتخابات مرحوم »مدرس كه از رئيس شهرباني وقت پرسيد كه در دورة ششم من قريب 14 هزار رأي داشتم در اين دوره ]هفتم[ اگر از ترس شما كسي به من رأي نداد پس آن رأئي كه من بخودم دادم كجا رفت! ـ اين است مختصري ازمفصل انتخابات آن دوره و ادوار بعد»
( 4)
ۀبدینرو، اسناد منتشر شده، نشان دهنده مداخلۀ رضا خان و نظامیان به شکلی گسترده و وسیع ، دراین انتخابات است. دراینجا خوانندگان ارجمند چگونگی شکل گیری انتخابات مجلس پنجم شورای ملی و ترکیب جناح ها و گروه ها و روند اتّفاقات درون مجلس را خواهید خواند .
◀ عبدالله مستوفی درهنگام انتخابات نمایندگان مجلس پنجم شورای ملی در مورد رضا خان وانتخابات مجلس اینگونه شرح می کند: سردارسپه امروز، غیرازسردارسپه دوسال قبل است، وبخوبی میداند که درکشورمشروطه، ولوظاهراً باید همه چیزبموجب قانون باشد، بودجه ها را با هراجحاف وتعدّی واصراف وتبذیروحیف ومیلی که دارد، باید مجلس تصویب کند وهرگونه تغییری که بخواهند دراوضاع کشوربدهند، قانون لازم دارد و تصویب قوانین برعهدۀ مجلس ، و مجلس از لوازم کار دولت است. حالا دیگر بخوبی فهمیده است، که اگربتواند اکثریت مطیع حرف شنوی در مجلس برای خود دست و پا کند، تمام کارها بروفق مرام انجام خواهد گرفت، والّا باشخاص ماجرا جو، و وطن پرست های خشک که حفظ وطن رافقط به ضدّیت با کارکنان دولت می دانند، مصادف شده، و تمام وقت اوصرف کشمش با این دو طبقه باید بشود.
وکلای تهران وپاره ای ازشهرها انتخاب شده بودند، وتغییرآنها دیگرممکن نبود، ولی بازهم، عدۀ انتخاب نشده در ولایات بقدری بود، که با دسته ای که از سابق در مجلس هوا خواه او گشته، و بازهم بوسائل محلی خود انتخاب شده بودند، اکثریت حسابی تشکیل کنند. بنابراین، توجه خود رابانتخابات ولایات معطوف داشته ، و افراد مطیعی را برای و کالت در نظرگرفت که بی رضای سردار سپه نمی توانند بوکالت برسند، نزد او رفته ، و سر سپردند و باین کیفیت سردار سپه خاطر خود را از جانب اکثریت مجلس آینده آسوده نمود، وگرما گرم انتخابات را خاتمه داده ، روز 22 دلو 1302 را روز افتتاح مجلس، مقرر است.
دراینروزمجلس با نطق افتتاحی ولیعهد محمّد حسن میرزا ، که با اثاثۀ قدرت و تشریفات لازم به بهارستان آمد، گشایش یافت. مجلس چند روزی به کارهای مقدّماتی، ازقبیل تعیین هیئت رئیسه، وتشکیل شعب پارلمانی ورسیدگی اعتبارنامه ها درشعب وتهیۀ گزارش آنها، پرداخته ، و بالاخره دردهۀ آخرحوت، توانست وارد رسیدگی باعتبار نامۀ وکلا در مجلس علنی بشود.
درمیان وکلای مجلس پنجم دو دسته بودند، که با نظرات بلند پروازانۀ سردار سپه همراه ، و قبلاً همه گونه وعدۀ همراهی، در ترقّی مقام باو داده بودند. یکی دستۀ سید محمد تدیّن، که دراین روزها به اسم فراکسیون تجدّد معروف شده، وعدۀ آن شاید، به چهل نفرمی رسید، دیگری سوسیالیست ها که به لیدری سلیمان میرزا و میرزا محمّد صادق طباطبائی، چهارده پانزده نفری عدّه داشتند، بطوری که قبل ازافتتاح مجلس هم سردارسپه امیدواربود که با این پنجاه شصت نفرهواخواه، هرچه بخواهد از مجلس بگذراند.
درمیان افراد این دودسته، گذشته ازلیدرها که مردمان سابقه دار کارآموزدۀ مشروطه بودند، بعضی یافت می شدند ، که واقعاً معتقد بودند، که جمهوری برای ایران نافع تراز سلطنت است، ولی اکثریت آنها اهل این افکارنبوده، ونفوذ کلمه وقدرت سردارسپه، آنها را جمهوری خواه کرده ولیدرها بوعده ووعید آنها را با این فکرهمراه نموده بودند( 5 )
◀ یحیی دولت آبادی دلیل انتخاب شدنش و برخی از رجال خوشنام ملّی آنزمان در انتخابات مجلس پنجم شورای ملّی را اینگونه توضیح می دهد:
در این ایّام انتخابات مجلس شورا ی ملّی برای دورۀ پنجم شروع می شود سردارسپه دراین انتخابات دو نظردارد اوّل آنکه در تمام حوزه های انتخابی او نمایندۀ اول نام برده شود برای اثبات وجاهت ملّی داشتن وی دوّم آنکه نمایندگان مجلس اشخاصی باشند که با سیاست شخصی او موافقت کنند.
با رعایت همین دو نظر بحکّام نظامی ولایات و به نظمیه ها دستور دخالت در کار انتخابات داده می شود و بصورت ظاهرهم گفته می شود انتخابات آزاد است.
... در چهارمین مجلس شورای ملّی بدست میرزا حسنخان وثوق الدوله رئیس دولت وقت در کار انتخابات دخالت کرد و پایۀ انتخابات از محور طبیعی و قانونی خود خارج شد و خواستند اشخاصی بنمایندگی مجلس شورای ملّی بر گزیده شوند که با قرار داد ] 1919[ ایران وانگلیس موافقت کنند وثوق الدوله رفت قرارداد او بر حسب ظاهر بهم خورد ولی پایۀ انتخابات به محور طبیعی خود نیفتاد چه بعد از کودتا ] 1299[
و تشکیل حکومت نظامی سیاست اقتضا کرد صورت مشروطه و مجلس ملّی برای رنگ قانونی دادن بکارها محفوظ بوده باشد با بودن زمام انتخابات بدست قوای نظامی و تفاوتی که انتخابات دورۀ پنجم با دورۀ چهارم دارد این است که در دورۀ چهارم رئیس دولت نظری نداشت به اینکه اشخاص دارای وجاهت ملّی انتخاب بشوند بلکه تنها نقطه نظراو ساختن مجلسی بود که بتواند قرار داد خود را از آن بگذارند ولی سردار سپه بواسطۀ خیالات بلندی که درسر دارد مخصوصاً می خواهد اشخاصی که حرف آنها درجامعه ایرانی نفوذی داشته باشد بوکالت مجلس پنجم برگزیده شوند، نهایت باقید اطمینان داشتن از موافقت آنها با سیاست خود بتواند بدست ایشان به مقاصد شخصی و نوعی که دارد برسد و ازروی این نظرحکومتها و نظمیه ها برای اشخاص دارای وجاهت ملّی که آنها را با سردار سپه موافق یا غیرمخالف می دانستند تبلیغات کردند وازموانعی که در پیش پای انتخاب آنها تولید گردد جلوگیری نمودند.
به این سبب زمینه انتخاب شدن نگارنده بوکالت مجلس پنجم دراصفهان حاضرشد چه تجدد خواهان اصفهان بمن علاقمند بودند و روحانی نمایان آن شهرهم که موافقت نداشتند اولاً جرئت مخالفت نمی کردند و ثانیاً تصوّر احتیاجی بوجود نگارنده می نمودند بهر حال مقتضی موجود ومانع مفقود بود و نگارنده با اکثریت هنگفتی ازشهراصفهان به نمایندگی مجلس پنجم شورایملی انتخاب شدم بی آنکه به محذوراتی که نمایندگی این مجلس که یک مجلس عادی نیست در بردارد خصوصاً برای من متوجّه بوده باشد.
گفتم خصوصاً برای من ولی کسانیکه در زندگانی خویش اصل یا اصولی اختیار نکرده باشند و به اصطلاح عوام نان را به نرخ روز به خورند با هرپیش آمد می توانستند موافقت کنند و برعکس اشخاصیکه پایه زندگانی خود را بروی اصول معینی گذارده باشند بسیار مشکل است بتوانند وجدان کشی کرده و سیاست ابن الوقتی اختیار کنند که با حقیقت و واقعیت ملازمه ئی ندارد .
بالجمله خبر نمایندگی من از اصفهان بوسیلۀ مکتوبی که امیر اقتدار حکمران اصفهان به سردارسپه می نویسد به تهران می رسد وسردارسپه بنگارنده تبریک گفته تصوّر می کند مانند یک سربازهرچه بگوید می پذیرم درصورتیکه من درهرکاراوّل باید اصول زندگانی خود را رعایت کنم و بعد از آن هر چیز را . ( 6 )
مصدّق درخاطراتش به چگونگی انتخابات دورۀ پنجم تقنینیه درتهران اشاره می کند که: انتخابات طهران برای دورۀ پنجم تقنینیه دراین دولت شروع شد ومشیرالدوله بریاست انجمن مرکزی انتخاب گردید و یکی از روزها که بدیدنم آمد گفت می خواهیم شما را بعضویت انجمن فرعی محلۀ دولت انتخاب کنیم ومن مخصوصاً برای این آمده ام که از شما خواهش کنم آن را قبول کنید.
گفتم اکنون برای خود اشتغالی دارم و مایل نیستم درکارانتخابات دخالت کنم. مجدداً اظهارنمود شما که بکرّات در آزادی انتخابات اظهارعقیده نموده اید و اکنون فرصتی بدست آمده است که می توانید در یک حوزۀ انتخاب ازاعمال خلاف قانون جلوگیری کنید چرا می خواهید از قبول کار خود داری نمائید که این بیان جای حرف نگذاشت و دعوت حاکم طهران را پذیرفتم و بریاست انجمن نیز انتخاب شدم و تا سرحدّ امکان دراجرای نظریات خود راجع به آزادی انتخابات و جلوگیری ازهرگونه دسیسه و تزویر درآن انجمن کوشیدم وهنوزقرائت آراء خاتمه نیافته بود که دولت مستوفی سقوط نمود ومشیرالدوله مأمور تشکیل دولت شد که من در آن دولت شرکت کردم و پست وزارت خارجه را تصدّی نمودم. قرائت آراء هم که خاتمه یافت بنمایندگی دورۀ پنجم تقنینیه انتخاب گردیدم.( 7 )
◀ خانم زهرا شجیعی درمورد پنجمین دورۀ قانونگذاری براین نظراست: پنجمین دورۀ قانونگذاری درتاریخ 22 بهمن ماه 1302 ش. ( مطابق با 5 رجب 1342 هجری قمری و11 فوریه 1924 م.) افتتاح شد. تاریخ رسمیت این دوره در25 اسفند ماه 1303 ش . برابربا 9 شعبان 1324 هجری قمری بود.
فرمان انتخابات پیش ازانفعال مجلس چهارم صادر و انتخابات تهران با رسمیت داشتن مجلس چهارم شروع گشت وخاتمه یافت. ولی انتخابات دیگر نقاط کشور پس از مدت قانونی و پایان یافتن مجلس چهارم بدست امرای لشکر و وزارت جنگ وگروههای متنفّذ دیگر انجام پذیرفت.
دورۀ پنجم مجلس شورای ملبی وتأثیری که نحوۀ فعّالیت نمایندگان این دوره ازمجلس در تاریخ ایران باقی گذاشت شایان توجّه وبررسی عمیق می باشد. فعّالیت نمایندگان اقلّیت واکثریت این دوره وواکنش آن دربرابرحوادث و وقایعی که برطبق طرح ونقشۀ اساسی رخ می داد تأثیرقابل ملاحظه ای درتغییرمیسرحکومت ایران وجریانهای سیاسی واجتماعی واقتصادی آینده گذاشت. اکثریت مجلس را دراین دوره نمایندگان ائتلافی فراکسیون تجدّد (حدود40 تن) برهبری سید محمِد تدیّن و فراکسیون سوسیالیستها (حدود 14 تن ) برهبری