نصرالله نجاتبخش :

انتخابات ریاست جمهوری در بوته ابهام - 5

شمشیرها از رو بسته می شوند؟

پیش به سوی جنبش بزرگ تحریم!

در اجلاس شورای حقوق بشر که در ماه جاری در ژنو برگزار شد، گزارشگر ویژه، ایران را همچنان کشوری خواند که همواره حقوق انسان در آن پایمال می شود، در حالی که رژیم ایران بدون هیچگونه توجهی به این اظهار نظرها و محکومیتها، در ساز و کار اجرای نمایش انتخاباتی اش مشغول می باشد. حال باید پرسید چه راه حلی برای برون رفت ایران از وضعیت  بشدت ملتهب کنونی وجود دارد؟ پس آیا حرکت  بسوی "جنبش بزرگ تحریم" اعتراض مردم را نسبت به حاکمیتی که بر آنها اعمال می شود، بیان نمی کند؟ از این رژیم بحران ساز چه عاید شده است؟ نا آرامی های پراکنده در جای جای کشور، خیزش به حق مردم اصفهان برای گرفتن حق حیات خود، آب، که طی قرون کشاورزان شرق اصفهان را خودکفا کرده بود و چند سالی است که سیاستهای بنیان برافکن رژیم ولایت فقیه،  مسیر زاینده رود را منحرف و این خطه از شهر اصفهان را به خشگزار تبدیل نموده است. نماینده مجلس در جلسه علنی فریاد میزند که چاره ای به حال مردم بکنید! مردم در حال منفجر شدن هستند، معیشت بسیار سخت شده است. اعتراضات کشاورزان، کارگران و بقول خودشان، ترس این بار، ترس از لشکر گرسنگان است.

 با سیاست رانت خواری، در اکثر نقاط کشور مراکز تولیدی را به تعطیلی کشانده  و رژیم حتی توانایی پرداخت حقوق های عقب افتاده ماههای متمادی کارگران را ندارد. در چنین وضعیتی بسیار طبیعی و قابل فهم است که اعتراضات کشاورزان، کارگران و ..  لشکر گرسنگان،  لشگری را بحرکت در خواهد آورد که  برای بدست آوردن حقوق خود قیام خواهند کرد. پیش از این، مفصلا بحرانهای دامن گیر رژیم را بر شمردیم ولی با گذشت زمان و فشارهای مضاعفی که بر مردم تحمیل می گردد، نه تنها از بحرانها کاسته نشده، بلکه این بحرانها بشدت افزایش یافته اند، تحریمها، گرانیها،  فقر،  تورم و بیکاری زندگی را برای مردم طاقت فرسا و فلج کرده است تا جائی که یکی از گناهان نا بخشودنی احمدی نژاد در برابر ولایت و بیت او، اعتراف به همین حقیقت بود که گفت: تحریمها روی مردم اثر گذاشته است، بحران تحریم چشمهای نابینای گماشتگان حاکمیت را نیز باز کرده که در گوشه وکنار از احمدی نژاد گرفته تا رئیس بانک مرکزی، از رفسنجانی تا خطبه خوانهای ولایت در سراسر کشور را، به اعتراف و فریاد وادار کرده است. بحرانهای رژیم، از بحران اختلافات درونی، بحران اتمی، بحران سوریه، بحران تحریم، بحران خیزشها و ... روز به روز  فزون تر و  رژیم را در تلاطمی سخت تر فرو برده و حاکمیت را در بن بست لاعلاج قرار داده است، این بحرانها لیکن پیش لرزه های قیام مردم است که پیش از انتخابات آشکار شده است. انتخاباتی که ابزاری برای  نمایش مشروعیت برای رژیم ولایت فقیه بود، این بار تبدیل به نمایشی شده است که رژیم تلاش فراوان می کند تا بتواند بی خطر از سر بگذراند و قبل از اینکه توجهش را به توانمندی و یا رأی آور بودن رئیس جمهورش مبذول دارد و یا اینکه کدام خط و جناح می تواند بازیگر نمایش فریب برای انتخاباتش باشد، باید تمامی هم و غمش بر سر آن باشد که چطور از این گرداب بحران ها عبور کند و مشکلات لاینحلی که گلویش را گرفته از سر بگذراند. بحران های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بین المللی که عامل ترک برداشتن شیشه نظام ولایت فقیه شده و حتی جنگ و دعوای جناجهای خودی در حاکمیت را دامن زده است، بحرانها به جائی رسیده که  نظام ولایت فقیه با وجود شدت سرکوبها، اعدامهای فزاینده و روزمره، کنترل عمومی و خفه کردن صداهای اعتراض، باز هم توان مهار امور از دستش در آمده است. برخورد های اخیر در تهران و در شهرستانها، نه تنها در رسانه های داخلی، بلکه در رسانه های خارجی انعکاس بسیار زیادی به پا کرده، گویی احمدی نژاد  قصد ندارد،  بی سر و صدا کاخ ریاست جمهوری و صندلی قدرت را ترک کند. هر چه به تاریخ برگزاری انتخابات نزدیکتر می شویم احمدی نژاد و شرکاء صحنه سیاسی انتخابات را گرم و گرمتر می کنند. او علیرغم اینکه نمی تواند مجددا کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود، اما به جای آماده سازی خروجش از کاخ ریاست جمهوری، در حال ایجاد جنجال و منازعه با دیگر رقبای قدرت است. در حقیقت، این روزها در تهران خروج پرهیاهوی احمدی نژاد از راس دولت، او  را به یاد "طرح پوتین مدوف" انداخته است!

حدود چهار ماه  مانده  به انتخابات ریاست جمهوری، احمدی نژاد مشخص ساخته است که او نمی خواهد دوره دومش را با آرامش و سکوت به پایان ببرد. او در عوض، علناً خشم خود را در مقابل دشمنان سیاسی اش در مجلس و بیرون آن به نمایش گذاشته است. می بینیم این مناقشه در رأس رژیم بسیار جدی است و  به نظر می رسد که آنها دیگر هیچ اعتمادی به یکدیگر ندارند و حاضر نیستند همدیگر را تحمل کنند. آنها شمشیر ها را این بار از رو بسته اند و در ملاء عام در حال جنگ و جدالند. احمدی نژاد حاضر به عقب نشستن و کنار آمدن نیست. نایب رئیس‌مجلس با بیان اینکه احمدی‌نژاد با مدل پوتین- مدودف به ۲۰ سال ریاست ‌جمهوری می‌اندیشد،گفت: دو قطبی هاشمی-احمدی‌نژاد دیگر برای دولت بُرش ندارد، برای همین احمدی‌نژاد دنبال ایجاد یک دوقطبی جدید است. (1) 

 محمدرضا باهنر در گفت‌وگوی تفصیلی با خانه ملت گفت: حالا احمدی‌نژاد هم از این قاعده مستثنی نیست. اول دوره دهم ریاست جمهوری یکی از مشاوران احمدی‌نژاد می‌گفت ما برای اجرای برنامه‌های‌خود در کشور به ۲۰ سال وقت نیاز داریم یعنی برای عملیاتی کردن برنامه‌های خود باید تا پایان چشم‌انداز ۱۴۰۴ در قدرت بمانیم. بعد ما سوال کردیم که دوره ریاست جمهوری بیشتر از هشت سال که نیست، او پاسخ داد: خدا مدوف را برای همین کار درست کرده و خوب است ما یک مِدوِف این وسط داشته باشیم و با یک دوره تنفس، هشت سال دیگر ریاست جمهوری ادامه پیدا کند. بنابراین برنامه آقایان بیست ساله است اما قانون اساسی این اجازه را نمی‌دهد. دولت در زمان کنونی بیش از هفت سال و نیم از برنامه‌های عملیاتی خود را پشت سر گذاشته و اگر عملکردی داشته، باید بیان کند یعنی اگر قرار بوده تحولی برای جان گرفتن اقتصاد کشور رخ دهد به طور مشخص آن را بیان کنند. البته روشن است نه احمدی نژاد و نه کس دیگری در گردونه ولایت فقیه کاره ای نیستند، بلکه مهندسی انتخابات را در بیت و از نقش سران سپاه پاسداران باید دید، در فاصله سه ماه مانده به «انتخابات» يازدهمين دوره رياست جمهوري و مهندسي كردن انتخابات در کنار جبهه و گروههای دست ساخت خامنه ای چگونه عمل خواهد کرد، تا بلای یار دیرینه، محمود احمدي نژاد، بار ديگر گرفتار او و بلای جانش نشود.

نقش کلیدی مؤتلفه در جبهه پیروان 

حزب مؤتلفه اسلامی که در سه دهه گذشته اختیار همه ارگانهای حکومتی را در دست داشته است، با کمرنگ نشان دادن جلوه بیرونی خود، نقش کلیدی را در عزل و نصبهای مقامات حکومتی در سطوح مختلف اداره امور، همواره در دست داشته و دارد، امروز اما این نقش بصورت عینی و آشکار وارد کارزار انتخابات شده است. فعالیت های ارگانیک و مرموز این گروه، جهت ایجاد آمادگی برای معرفی کاندیدای مورد نظر رهبری بمنظور ورود به انتخابات ریاست جمهوری، استراتژی و راهبرد دوره یازدهم ریاست جمهوری را در جزوه ای که طراحی و تدوین کرده اند، سناریوهای مختلف روند انتخابات، نوع نگاه، چگونگی رسیدن به نامزدهای مورد نظر، بخصوص چگونگی رسیدن به نامزدهای ولایی در آن پیش بینی شده و این استراتژی به جامعه روحانیت مبارز و همچنین جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز ارائه شده است. بادامچیان که سمت قائم مقامی این گروه را نیز دارد، آشکارا میگوید بنا به مصلحت پشت پرده (!) در آن زمان، تمام عیار از احمدی نژاد حمایت کردیم و بنا بر مصلحت، امروز به او پشت میکنیم و از کاندیدای مورد نظر آقا حمایت میکنیم. قائم مقام حزب مؤتلفه اسلامی میگوید: اگر از کارگزاران کسی رئیس جمهور شود قصد دارد مدل لیبرال دمکرات را پیاده کند بنابراین نمی‌تواند این فرد انقلابی باشد و انقلاب را پیاده‌کند. اسدالله بادامچیان در پاسخ به سؤالی در مورد حمایت از احمدی‌نژاد در انتخابات سال 88  می گوید: در شرایطی که دیک چینی وزیر دفاع وقت آمریکا در انتخابات از میرحسین موسوی حمایت می‌کرد من از احمدی‌نژاد حمایت کردم چرا که دیک چینی با حمایت خود از موسوی می‌خواست فردی لیبرال و با این طرز تفکرات در کشور ما روی کار بیاید. بنابراین مصلحت پشت پرده این شد که از احمدی‌نژاد حمایت کنیم و در این راستا حتی بنده در 25 شهرستان برای وی (احمدی نژاد) سخنرانی کردم. (2)

فعالیتهای آشکار و پنهان جبهه پیروان خط امام و رهبری، همان کسانی هستند که از فردای انقلاب بر جان و مال و امنیت مردم سیطره داشته اند و حالا هم از در هم فرو ریختن نظام ولایت به هراس افتاده اند حد اکثر مکر و فریبشان را به کار گرفته تا با جبهه سازی و معرفی کاندیدای مورد خواست خامنه ای، نظر سنجی هایی را  ارائه دهند تا فردای انتخابات تقلب و فریب بزرگشان مورد  قبول افتد، بعنوان نمونه میخوانیم که توسط یک موسسه افکارسنجی معتبر(؟؟) در تاریخ  1391/12/9 نتیجه نظر سنجی خود را اینگونه اعلام میکند:  "مقایسه نظرسنجی صورت گرفته توسط همین مرکز برای انتخابات دهم ریاست جمهوری در اسفند ماه سال  87 13 با نظرسنجی فعلی، حدود 5 درصد رشد مشارکت را نشان می دهد." این نظر سنجی، چه کسانی را میخواهد فریب دهد؟ خیلی دیر به فکر افتاده اند،  نیرنگشان رو شده است.

چه کسی کاندیدای نهایی جبهه پیروان خط امام و رهبری خواهد شد؟! 

عسگراولادی دبیر‌کل جبهه پیروان خط امام و رهبری می گوید: دولت باید سلیقه فقاهت، ولایت و مرجعیت داشته باشد. نمی‌شود برای اداره کشور، آش شله قلمکار درست کنیم که این امر به نظرم زننده است. البته بنده معتقدم آیت الله هاشمی رفسنجانی وزن و شأنی دارد که باید گفت تاریخ جمهوری اسلامی را منهای هاشمی رفسنجانی نمی‌توانیم بنویسیم، چون ایشان مثل یک نخ تسبیح است، از زندان قبل از انقلاب تا فرماندهی کل قوا در زمان جنگ و تا رئیس مجلس، رئیس دولت، رئیس خبرگان، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و... بوده و نمی‌شود این نخ تسبیح را برداریم و بگوئیم می‌توانیم تاریخ بنویسیم. اما اینکه یک دولتی بیاوریم که هم مثل آقای ولایتی درون آن باشد و هم مثل آقای پزشکیان، یعنی دولتی دارای سلایق مختلف، این طور کار مردم پیش نمی‌رود، بلکه دولت باید سلیقه فقاهت، ولایت و مرجعیت داشته باشد. نمی‌شود برای اداره کشور، آش شُله قلمکار درست کنیم که این امر به نظرم زننده است.  این تصور که ما از همه سلیقه‌ها دولت درست کنیم، دولت مفیدی نخواهد بود، چون مردم ما مسلمان هستند و باید دولت، با آهنگ رهبری و مراجع تقلید، کابینه‌اش را تشکیل دهد، نه اینکه ببیند نسل جوان چه سلیقه‌ای را می‌پسندد.(3) 

جالب این که در همین روز، عصر ایران می نویسد: با معرفی سه چهره اصولگرا از سوی "جبهه پیروان خط امام و رهبری" ، مهم ترین گام جریان سیاسی اصولگرایان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری 1392، برداشته شد. جبهه پیروان خط امام و رهبری،  فراگیرترین، قدرتمندترین و مهم ترین تشکل اصولگراست و در همه انتخابات، اعم از مجلس و ریاست جمهوری نقش آفرین بوده است. (4)  بخش عمده ای از رأی دهندگان اصولگرا در سراسر کشور نیز رفتار سیاسی خود را بر اساس این جریان تنظیم می کنند. این جبهه با توجه به اعضایش در سراسر کشور دارای دفتر و تشکیلات سازمان یافته و نیروی انسانی است و می تواند در انتخابات، عملیات اجرایی نیز داشته باشد. جبهه پیروان خط امام و رهبری ائتلافی است  از ۱5 گروه سیاسی محافظه‌کار که مدعی به اصول‌گرایی هستند. این گروههای ائتلافی که محور اصلی اش گروه مؤتلفه اسلامی، عمده ترین دستور کار جبهه پیروان خط امام و رهبری در شرایط کنونی، رسیدن به"کاندیدای واحد" برای حضور قدرتمندانه در انتخابات ریاست جمهوری است. از اینرو، جبهه پیروان خط امام و رهبری، از سه کاندیدا شروع کرده و تا سرانجام یکی را نهایی کند. این کاندیداها عبارتند از: منوچهر متکی، محمدرضا باهنر و یحیی آل اسحاق.
از سوی دیگر، میرلوحی مسئول دفتر مهدوی کنی با تایید این خبرگفت: سه عضو ائتلاف سه‌گانه اصولگرایان در این دیدار گزارشی از فعالیت‌های این ائتلاف و برنامه های آینده به آیت‌الله مهدوی کنی ارائه کردند. این سه تن چندی قبل نیز با آیت‌الله مهدوی کنی دیداری را برگزار کرده بودند که آیت‌الله مهدوی کنی خطاب به اعضای ائتلاف تأکید کرده‌ بود که باید به دنبال گزینه حداکثری اصولگرایان باشند. ما راهبرد ورود به انتخابات را تنظیم کرده‌ایم و مسیر ما در جبهه خط امام، منوّیات رهبر معظم انقلاب و دغدغه‌های مردم است. وی بررسی ویژگی‌های کاندیداها به لحاظ کارآمدی، قدرت مدیریت، تدبیر و نوع برنامه‌هایشان را از جمله رویکردهای جبهه پیروان خط امام و رهبری برشمرده و می افزاید: همچنین داشتن تیم و همراهان مناسب برای کارهای کلیدی از جمله مواردی است که آن را مورد توجه قرار می‌دهیم. اما با این وجود باید تاکید کنم که ما هنوز وارد بحث مصادیق نشده‌ایم اما کاندیداهایی را که در مظان کاندیداتوری هستند رصد می‌کنیم تا ببینیم این ویژگی‌ها در آنها وجود دارد یا خیر. (5) 

"خدمتگزاران پیشرفت و آبادانی ایران اسلامی" !

باز هم حزب جدید، تشکل خلق الساعه ای برای خوراک تبلیغات انتخاباتی زائیده شد، نکته قابل توجه اینکه گروه خود از پیش، شأن نزول پدیداری خویش را  اعلام  و هدفش را  نقش آفرینی و ارائه لیست واحد انتخاباتی عنوان می کند.

به گزارش خبرنگار مهر، تشکلی بنام خدمتگزاران پیشرفت و آبادانی ایران اسلامی با هدف نقش آفرینی و ارائه لیست واحد در جریان اصولگرایی برای چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا اعلام موجودیت کرد.

این تشکل اجتماعی از نمایندگان فعلی و ادوار مجلس شورای اسلامی و برخی از چهره های شاخص حوزه شهری تشکیل شده است.

بنابراین گزارش یک نماینده از هر استان به همراه برخی از نمایندگان ادوار و چهره های شاخص جریان اصولگرایی عضو شورای راهبردی این تشکل اجتماعی هستند و فارغ از تشکل و جناح سیاسی خود فعالیت خواهند کرد.

همچنین اسماعیل کوثری، مهرداد بذرپاش و مجتبی رحماندوست از نمایندگان فعلی و چهره هایی همچون پرویز سروری، مرادعلی منصوری از نمایندگان ادوار و مهدی چمران، غلامعلی حداد عادل و حسین مظفر از چهره های شاخص اصولگرا نیز در این مجموعه حضور دارند.

 جمعیت خدمتگزاران پیشرفت و آبادانی ایران اسلامی در روز 22 بهمن 1391 با توزیع پلاکادرهایی با شعار ایمان، نشاط و آبادانی و بیداری اسلامی با هدف تبلیغ ارزشهای نظام و تشویق مردم به حضور در راهپیمایی اعلام موجودیت کرد. (6) 

در نوبت آینده به ادامه شکل گیریهای جدید حزبی خواهیم پرداخت.

ادامه دارد

پی نوشت ها:

(1)  به نقل از فرارو، 29 بهمن 1391

(2)  گزارش خبرگزاری فارس از مشهد

(3) ایلنا، 30 بهمن 1391

(4) عصر ايران،  3 اسفند 1391

(5)  گزارش خبرنگار سیاسی مشرق 4 اسفند 1391

 (6)  خبر  اختصاصی مهر 5  اسفند 1391