نصرالله نجات بخش :

 

انتخابات ریاست جمهوری در بوته ابهام ؟ - 3

آیا درکلافی  که خامنه ای گیر کرده تن به تغییر  خواهد داد ! ؟

آماده و پیش به سوی جنبش بزرگ تحریم !

 

 در شماره پیش پرسیدیم وقتی چندین زنجیر و فیلتر از جمله تائید ولایت فقیه، شورای نگهبان، سپاه پاسداران  و انواع نهاد ها ی ریز و درشت دیگر استبداد، برای  به انحصار در آوردن انتخابات در کارند، اساسا میتوان سخنی از انتخاب و انتخابات به میان آورد و وارد بازی مشروعیت برای  ولایت فقیه شد؟ 

برای داغ کردن بازار مکاره انتخابات در نظام ولایت فقیه که اساسأ بود و نبودش زیر سئوال است، رژیم در ابعاد مختلف سر گرم تولید حیله  و فریب است که از قضا مردم از پیش دست آنان را خوانده و نیرنگها  را به خود رژیم بر می گردانند، بحثهای گمراه کننده ای که از این سو وآن سو به چشم میخورند و روی میز رسانه ها و مطبوعات قرار گرفته انداز جمله: 

شاخه اول گمراهی، گوئی اصلاح طلبی در کار است! تبلیغ می شود که باید برای انسجام اصلاح طلبان، شورایی تحت عنوان شورای عالی تصمیم گیری تشکیل شود. شورایی که بتواند همه گروه‌های اصلاح طلب را نمایندگی کند و علاوه بر این برخی از نیروها ئی را که در تشکل های اصلاح طلبان حضور ندارند به کار گیرد. و با تاکید بر اینکه هیچ اصلاح طلبی برانداز نیست و  اصلاح طلب کسی است که روش مسالمت آمیز دارد و فعالیت در چارچوب قوانین جاری کشور را پذیرفته است و حتی زمانیکه نافرمانی مدنی هم از او سر بزند باز هم در چارچوب همین قوانین عمل کرده و خواهد کرد. (1)

و یا این که گوئی اصلاح طلبان مجازی دارای استراتژی و تاکتیک بوده اند،  محتشمی سخنگوی جبهه اصلاح طلبان می گوید:  اعضای جبهه اصلاح طلبان برای بررسی و تدوین برنامه‌های استراتژیک خود و همچنین ادامه رایزنی‌ها پیرامون تشکیل جبهه واحد اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری با یکدیگر دیدار کردند و کمالی، کواکبیان، عارف، نجفی، جهانگیری و سایر گزینه‌هایی که احتمالا در آینده مطرح خواهند شد، می‌توانند با ارائه برنامه‌های خود در مُدالیته و فرآیند انتخاباتی جبهه اصلاح طلبان قرار گیرند.  (2) 

شاخه دیگر این طرح کذایی و فریب، کشاندن اجباری "فتنه گران" و "فریب خوردگان" سابق توی بازی انتخابات است، بطوریکه گویی تمامی اتهاماتی که در طول چهار سال گذشته به آنها زده می شد و آنان را در طول این مدت از حق حیات و زندگی انداخت، همه دروغ بود.

موسوی و کروبی سران  فتنه نیستند!! 

 علم الهدی امام جمعه مشهد، تمامی موضعگیریهای غلیظ و دشمنی های کینه توزانه خود را ناگهان در مورد سران  فتنه فراموش میکند و  می گوید: هاشمی رفسنجانی و کروبی و موسوی از فتنه گران نیستند. آنان با رهبری زاویه پیدا کرده بودند. (3)  

و یا حبیب‌الله عسگراولادی، در حاشیه همایش سراسری جبهه پیروان خط امام و رهبری در جمع خبرنگاران، گفته است: موسوی و کروبی را به عنوان فتنه نمی‌شناسم. اما اهل فتنه دور اینها جمع شده‌اند و به حیثیت‌شان آسیب زده‌اند. من موسوی و کروبی را به عنوان فتنه نمی‌شناسم چون با هر دویشان کار کرده‌ام. یک سال و نیم وزیر موسوی بودم و با کروبی نیز در کمیته امداد و زندان بودم. این رفتار با آقای رفسنجانی اصلا درست و پسندیده نیست و .. (4)

 می بینیم، ماه و خورشید و فلک در کارند که مُعضل خطرناک انتخابات پیش رو را به نحوی به آرامش بکشانند بلکه بود ونبود کل رژیم از دست نرود. 

 زمانی که خامنه ای، طرح  تغییر برگذاری  انتخاب رئیس جمهوری را بمیان آورد، او و دستگاه بیت اش  برای جایگزین کردن قانون  جدید به جای قانون قدیم، به فکر تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری افتادند و چون دیگر رﮊیم ولایت فقیه، مشروعیت اش را کاملا از دست داده است، پس لازم است رئیس جمهور کماکان تدارکات چی و دست نشانده بماند و آن تقلب بزرگ در انتخابات به  فراموشی برود، دولت و کشور  و هدایت آن به سپاه،  بسیج و به اطلاعات  بیت رهبری  سپرده شود و مدیریت «انتخابات» چنان شود که از صندوقها همان کسی  بیرون آید که «رهبر»  (بخوانید  سپاه) او را پیشنهاد می کند.   

مجلس «قانون انتخابات» ریاست جمهوری را تصویب کرد و به هدفهای تعیین شده فوق واقعیت بخشید. نگاه کنید به تغییرات صورت گرفته در مورد قانون انتخابات، در  ماده 31  و تبصره های 1و2 و 3  یا  ماده 35،  ماده 55،  و ماده 64  قوانین انتخابات. هیأت نظارت از دست وزارت کشور خارج و بطور کامل در اختیار دست نشاندگان «رهبر» قرار می گیرد. چراکه بنا بر ماده 31، علاوه بر حضور یک نماینده از مجلس و دادستان کل و واواک، معتمدان از میان 30 نفری انتخاب می شوند که وزیر کشور با نظر دادستان کل، تعیین می کند. تازه هیأت 7 نفری معتمدین را، هیأت نظارت شورای نگهبان تعیین می کند، باید تأیید کند. به این ترتیب، تقلب در انتخابات می تواند درز نکند. تبصره 5، مهار شورای نگهبان را بازهم محکمتر می کند.  بنا براین، از صندوق همان کسی  بیرون می آید که رهبر می خواهد. 

همچنین از طرح بی فرجامی که خامنه ای برای به سکوت کشاندن رفسنجانی و بی عمل کردن او در جريان انتخابات ریخته بود و غافل گیر کردن او هنگامي كه مهدي هاشمي به ايران آمد و در فرودگاه دستگير شد و  واکنش  هاشمي رفسنجانی که در مصاحبه اش، گفت: به او گفته بودند اگر به ايران بیاید، تنها در فرودگاه مورد بازجويي قرار خواهد گرفت و سپس آزاد خواهد شد. اولین اخطاری که هاشمی به آنها كرد این بود که اگر مويي از سر پسرش كم شود پته همه را روي آب خواهد انداخت.

حالا از یکطرف هاشمی رفسنجانی امروز گفته است که کار رژیم سوریه ساخته است و در صورت تغییر رژیم در سوریه برای سرنوشت لبنان و عراق ابراز نگرانی کرده است. و با شاخ و شانه کشیدن از "دولت وحدت ملی" دم می زند و یا راه خروج از بن بست کنونی را  "انتخابات آزاد" اعلان می کند. (6)

از طرف دیگر احمدی نژاد که خامنه ای او را  نسبت به رفسنجانی به  فکر خود نزدیکتر توصیف کرده بود، در برابرش ایستاده است و می گوید: اول باید تکلیف صلاحیت رحیم مشائی معلوم شود تا او از خر شیطان پیاده شود و ...

پس، ازتصویب مجلس گذراندن قانون انتخاباتی، بیرون آوردن کروبی و موسوی و هاشمی رفسنجانی از فهرست سیاه فتنه، تطمیع اصلاح گران درون تشکیلاتی حاکمیت و غیره تنور «انتخابات» را داغ نخواهد کرد بلکه  شدت تنشها را بیشتر و خامنه ای را بیش از پیش در تنگنای انزوای و در کلافی سر در گم فرو خواهد برد. گسستگی شیرازه امور نظام بقدری گسترده و واقعی شده است که بالاخره خامنه ای را ناگزیر به نوشیدن جام زهرخواهد کرد.  

جناح ها و كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري

علیرغم روشن نبودن جناح بندی های حاکمیت و بهم ریختگی آشفته بازار گروهی در گروههای رقیب در انتخابات، لازم است با نگاهی از بالا به این آشفته بازار به درون این جناح بندی ها و به اصطلاح به رقابتهای انتخاباتی نظری بیفکنیم. تا امروز هنوز كانديدهاي اصلي جناح ها رسمأ مشخص نشده اند ولي افراد زیادی بعنوان کاندید در صحنه تبلیغات دیده می شوند.

در یک باز نگری و یک دید کلی جناح بازیهای درون حاکمیت را میتوان به دو تمایل اصلی تقسیم نمود، جناح فوق افراطی به رهبری مصباح یزدی تحت عنوان اصول گراها و تمایل دوم خط و خطوطی که مهدوی کنی آنرا هدایت میکند، تحت نام اصلاح ها، ذیلأ به زیر مجموعه های ریز تر هر کدام  می پردازیم.

جناح احمدي نژاد

كانديداي اصلي احمدي نژاد، اسفنديار رحيم مشائي است. كه اميدي به تائيد صلاحيت او توسط شوراي نگهبان نمیرود ولي ممکن است خامنه اي با حكم حكومتي، او را مانند کاندیداتوری "مصطفی معين“ در سال 84 تائيد كند. انتخاب بعدی احمدی نژاد، به ترتیب: محمود هاشمي شاهرودي، علي اكبر صالحي، و غلامحسين الهام خواهند بود.

بنا به ادعای دبیركل جامعه اسلامی اصناف و بازار،  مشایی در جایی عنوان كرده است كه من قصد حضور در انتخابات را نداشتم تا اینكه احمدی نژاد من را متقاعد كرد و گفت اگر لازم باشد شهر به شهر برای رأی آوری تو خواهم رفت.(5)

 جبهه پايداري،  گروه رهپويان  و  گروه ايثارگران

اين سه گروه در مجلس نهم به رياست حداد عادل، اصولگرايان مجلس را تشكيل دادند، اما اختلافات در آنها زياد است و معلوم نيست كه در انتخابات رياست جمهوري تركيب بالا روي چه كانديدی توافق كنند. حداد عادل بدون مشورت با جبهه پايداري با قاليباف و ولايتي يك ائتلاف جدید تشكيل داده اند كه مورد اعتراض جبهه پايداري است. در حال حاضر حداد عادل و سعيد جليلي بعنوان كانديداهاي اين جناح مطرح هستند.

رهروان ولايت

رهروان ولايت در مجلس نهم حامي لاريجاني، با محوريت مهدوي كني بودند، این رهروان که شامل مؤتلفه و گروههاي خط امام و رهبري به رياست عسگراولادي، محسن رضائي، قاليباف بودند، كانديدي از جمله حداد عادل، علي اكبر ولايتي، قاليباف، مصطفي پورمحمدي، محمدرضا باهنر، محسن رضائي و علي لاريجاني را مطرح کرده اند.

حداد عادل اعلام كرده كه با علي اكبر ولايتي و قاليباف يك ائتلاف تشكيل دادند ولی نهايتا يكي از اين سه نفر كانديد خواهد شد. بقيه اصولگرايان به آنها اعتراض كردند و خواهان ائتلاف وسيع تر شده اند كه گفته ميشود مصطفي پورمحمدي هم به اين ائتلاف پيوسته است. خواست اصولگرايان اين است كه يك كانديد در انتخابات داشته  باشند ولي بعلت شدت تضادهایی که بین آنها وجود دارد، بعيد ميدانند كه به اين توافق برسند.

رفسنجاني

رفسنجاني با شعار نه به احمدی نژاد  ميخواهد مدیریت توأمان جریان اصلاحات و اصولگرایان را داشته باشد و هر دو جریان را بازسازی کند. طرفداران رفسنجاني او را آخرین فرد در درون نظام ميدانند که می‌توان از او انتظار چنین اصلاحات را داشت. گفته ميشود كه رفسنجاني خودش كانديد نخواهد شد ولي فعال بدنبال رهبری و مديريت دولتی متشکل از اصولگرا و اصلاح طلب است كه مهمترين كانديد او حسن روحاني و علي اكبر ناطق نوري و در سطح وسیعتر خواهان کاندیداتوری علي اكبر ولايتي، اسحاق جهانگيري و محمدعلي نجفي می باشند.

اصلاح طلبان 

نحوه ورود اصلاح طلبان به انتخابات بقول خودشان بستگي به اين دارد كه “نظام“ (یعنی خامنه اي) اجازه حضور كامل به آنها در انتخابات بدهد یا ندهد؟ و آيا چراغ سبز نشان ميدهند كه خاتمي كانديد شود؟ و آیا صلاحيتش مورد تائيد قرار خواهد گرفت؟ شعار انتخابات آزاد كه اصلاح طلبان و رفسنجاني سر داده اند، براي تحقق اين سناریو است. اما ارزيابي اصلاح طلبان بيشتر اين است كه اين اجازه را به اصلاح طلبان نخواهند داد. 

اصلاح طلبان براي 27 و 28 ديماه يك همايش اعلام كرده اند كه واکنش  “نظام“ با اين همايش برايشان يك شاخص در دو سناریوی فوق الذکر است. از محمد خاتمي، اسحاق جهانگيري، محمدعلي نجفي بعنوان كانديدهاي اين جناح نام برده شده است ولي بعداز تعيين تكليف پیش بینی شده  فوق مشخص ميشود. 

محمدرضا عارف خودش را كانديد كرده است، ابتدا محمد خاتمي علائمي از تائيد او نشان داد ولي بعدأ عقب نشست، زيرا اصلاح طلبان عارف را بعنوان کانديداي مناسب خودشان قبول ندارند.

كانديداهاي ديگر

از حسن خميني بعنوان كانديد نام برده شده است ولي خودش تكذيب كرده است. اگر حداقل سن كانديدا را 45 سال در قانون جديد تصويب شده بدانیم، كانديدا شدن حسن خميني منتفي است.

محمد سعیدی کیا، وزیر پیشین مسکن، محمد شريعتمداري (وزير بازرگاني خاتمي و از بنيانگذاران وزارت اطلاعات با ريشهري) تصميم خود را براي كانديداتوري اعلام كردند و از كسان ديگري مثل كمالي وزير سابق كار و مهرعليزاده نام برده می شود.

 

ادامه دارد

پی نوشت ها:

(1)   علیرضا علوی تبار، سردبیر سابق روزنامه صبح امروز، در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا 1391-09-18 ,

(2) محتشمی در گفت و گو با ایلنا،   : 1391-09-18

(3) کلمه 8 دی 1391

(4) خبرگزاری  ایسنا، 2 دی 1391

(5)  سرویس سیاسی جامعه اسلامی اصناف و بازار 1391-09-19

(6) به گزارش شرق، 17 آبان 1391، تیمور علی عسگری، رابط پارلمانی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت  در گفتگو با مهر با اشاره به برخی اظهار نظرها در خصوص نظریه دولت وحدت ملی که از سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی مطرح شده است گفت: جریانی در کشور به نام جریان افراطی وجود دارد که تلاش می کند برخورد جنجال آفرین داشته باشد، مجموعه افرادی که خود را در مجموعه نظام تحلیل و تفسیر می کنند و شاید اختلاف سلیقه هم با یکدیگر داشته باشند اما اسلام، انقلاب، امام و رهبری را قبول دارند و می خواهند در کشور وظیفه انقلابی و ملی خود را انجام دهند می توانند در دولت وحدت ملی مشارکت کنند.

این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که نامزدهای نهایی دولت وحدت ملی چه افرادی هستند، اظهار داشت: نامزد نهایی باید در شکل و شمایل آقای هاشمی رفسنجانی و افرادی نظیر محمد علی نجفی، علی اکبر ولایتی، علی اکبر ناطق نوری ، حسن روحانی می توانند رئیس این دولت باشند.

علی عسگری با تاکید بر اینکه مقام معظم رهبری در انتخابت آینده خواهان مشارکت حداکثری و دولت کارآمد هستند، گفت: کارشناسی مانند آیت الله هاشمی رفسنجانی دولت کارآمد را دولت وحدت ملی می داند و ...