نصرالله نجاتبخش :

انتخابات ریاست جمهوری در بوته ابهام ؟ - 2

خامنه ای درمانده از انتخاب کاندیدا برای ریاست جمهوی ! ؟

 

وقایع سیاسی بی سابقه ای که این روز ها در داخل ایران و در سطح بین المللی در غلیان است، اوضاع انتخابات آینده ریاست جمهوری  در ایران را  روز به روز برای حاکمیت سخت و دشوار کرده است. وقایعی که از یک سو، در سطح بین المللی و بویژه اوضاع به غایت بحرانی خاور میانه که در حال شکل گیری هستند، همچون کشماکشهای مصر، لجاجتها و فتنه آفرینی های تازه اسرائیل پس از پیروزی محمود عباس در به رسمیت شناساندن دولت رسمی فلسطین در سازمان ملل، تعیین تکلیف نهایی و قریب الوقوع سر نوشت مردم سوریه، بحرانهای جدید در عراق در رویارویی های نظامی المالکی و تنشهایی که از سوی غرب بوسیله سران کردها، خود را در گیریهای احتمالی نظامی نشان میدهند،  همه و همه در بیرون مرزهای ایران توجهات را به خود جلب نموده است. از سوی  دیگر وضعیت بشدت بحرانی در داخل ایران، آینده رژیم جمهوری اسلامی را تیره و تار ساخته و در چنبره مشکلات فرو برده است. خامنه ای در بن بست انتخابات، باز مانده در این که مهره مطلوب او بالاخره چه کسی خواهد بود؟ و این پیشکار آینده او کیست که از یک طرف گوش به فرمان سیاست بین المللی ایشان باشد و بتواند موضوع  و مشکل کلیدی سیاسی روی میز رژیم، یعنی ماجرای اتمی و تحریمهای شکننده اقتصادی را پیش ببرد و هم همزمان ماجرای لاینحل رابطه با امریکا را، که این بار میرود که مسئله تعیین تکلیف کردن رژیم را علیرغم انتخابات ایالات متحده و روی کار آمدن کاندید مورد دلخواه رژیم  یعنی آقای اوباما را رقم بزندموضوع یک سره کردن تنازع و برخورد ها  با ایران، این بار از قضا موضوع رابطه با امریکا را بسیار جدی تر کرده است. بنابر این آقای خامنه ای مانده سر در گم که در این شرایط تعیین کننده، بالاخره کدام مهره را انتخاب کند تا بتواند  پاسخ مشکلات را در این گردنه های خطرناک و سخت از طریق او پیش ببرد؟ 

در نوشته پیشین بخشی از بحرانهای پیش روی رژیم از جمله بحران اختلافات درونی، بحران اتمی، بحران سوریه که رژیم را در تلاطمی سخت فرو برده و حاکمیت را در بن بست  لاعلاج دست به گریبان نموده است،  بر شمردیم ولی بحرانها و مشکلات اداره امور جامعه و  تحریم های  رو به افزایش،  بقول سر دمداران خود رژیم، حمله و هجوم " لشگر گرسنگان"  در پیش خواهد بود که لرزه  را بر اندام ولایت مطلقه و حاکمیت انداخته و مهار اوضاع را از آنها گرفته است.

 تهدیدها  و هشدارهای پی در پی خامنه ای به سران سه قوه و کار پردازان خود و گروههای رقیب پیوسته ادامه دارد و این تهدید و هشدارها روند روزانه پیدا کرده است. آخرین آن حکم حکومتی جدید ایشان به مجلس در رابطه با فرمان جلوگیری از استیضاح احمدی نژاد می باشد، ولی علیرغم خط و نشان کشیدن ایشان برای در سکوت نگهداشتن احمدی نژاد و کل باندهای مافیایی قدرت، متوقف نشدند،  بلکه از عصر همان روز هشدار، که خامنه ای گفته بود: از امروز تا روز انتخابات، هر کس دم بر آورد خیانت است! جنگ و دعواها به مراتب شدت پیدا کرده و هنوز ادامه داردتشدید اختلافات میان دولت و دیگر مسئولان به رویارویی و به چالش کشیدن یکدیگر، نه تنها در رابطه با انتخابات که حالا بر سر آزادی ها، حقوق بشر و حتی کشتار های سال 1360 سر بر آورده  است، تا جائیکه شاه مهره فساد و جنایت، رفسنجانی هم از قتل عام سال شصت باز خواست میکند. نگاهی به مطبوعات حکومتی، باز تاب این چالشها را نشان میدهد. "دی نیوز" با تیتر کردن "آقای احمدی نژاد فاصله شما تا بنی صدر شدن یک قدم است! (1) نوشت: در این چند روز شاهد اتفاقاتی عجیب از طرف دولت بودیم  و در آینده نیز شاهد آن خواهیم بود، از عزل و نصب های جدید تا اظهارات رئیس جمهور در اولین همایش ملی قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران. افرادی که روز 11 آذر عزل و نصب شدند کسانی بودند که اکثر اوقات بوی انحراف را می دادند و اظهارات جنجالی را در کارنامه خود دارند. به راستی این بازی شطرنج گونه احمدی نژاد با این مهره ها، آنهم در کمتر از  7 ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری شروع کرده برای چیست؟ جناب  مشایی به این دلیل عزل و در جایگاهی بین المللی منصوب  شد  که اولاً او وقت لازم را برای فعالیت های انتخاباتی  داشته باشد و ثانیا راحت تر به سفرهای خارجی برود که این موضوع جای تامل دارد. احمدی نژاد امروز در روز همایش ملی قوه مجریه در باب مجلس گفت: "این جماعت مجلسی صرفا منتخب 30  درصد مردم هستند و این هجمه به نماینده ملت (یعنی رئیس جمهور) حمله به همه ملت ایران است".

احمدی نژاد اضافه کرددخالت در حوزه اجرا قابل قبول نیست چرا که رئیس جمهور با انتخاب مستقیم مردم انتخاب می‌شود و رای حداقل 50 درصد به علاوه یک کل مردم ایران را دارد. اما نمایندگان که با حداقل رای مردم به مجلس می‌روند نمی‌توانند وظایف رئیس جمهور را محدود سازند.

بله آقای احمدی نژاد ضمن گردن کشی به رهبرش و ممیزی در انتخابات به سود خودش، واقعیت انتخابات دو در صدی را نیز تصدیق میکند. منتخب 30 درصد اشاره ایشان به انتخابات دوره اول و دوم مجلس  نهم است  که جزء  به جزء کالبد شکافی و در همین نشریه نوشتیم: آنقدر طشت رسوایی انتخابات از بام افتاده که اخبار رسمی حاکمیت نیز مجبور به بیان گوشه هایی از آنها شد و  سحام نيوز نوشت: دو نفر از حقوقدانهای شورای نگهبان در ديدار نوروزی با رئيس مجمع تشخيص مصلحت رژیم، ميزان مشارکت مردم در انتخابات نهمين دوره مجلس شورای اسلامی اسفند ۱۳۹۰ را در کل کشور: ۳۸ ٪ (سی و هشت درصد)واجدان شرايط و نرخ مشارکت در تهران: ۱۸٪(هجده درصد)واجدان شرايط و ميزان آراء سفيد و باطله: ۸ ٪ (هشت درصد)آرای اخذ شده بوده است و پرسیدیم انتخابات2 %  (دو در صدی ) چه نیازی به دور دوم دارد؟

ایسنا  نیزگزارش داد (2): احمدی نژاد با اشاره به مطالب طرح شده در این همایش اظهار داشت: در نظام اجتماعی ما مهم‌ترین رکن و نهاد، قانون اساسی است و ما از قانون اساسی مهم‌تر نداریم. همه اندیشه‌ها، نظریه‌های اجتماعی، حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندین ساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی و شیوه زمامداری همه در قانون اساسی مندرج است و اگر حقوق و ارزش‌ها در جامعه گسترش پیدا می‌کند، باید بر اساس قانون اساسی باشد.

در یک موضوع جنجالی تر در مورد رهبری  دی نیوز می نویسد:  جناب احمدی نژاد اگر خط قرمز شما افراد کابینه شما امثال مشایی ها می باشد، خط قرمز ما ولایت فقیه و رهبر عزیزمان است. ما برای رهبرمان جان هم می دهیم، پس در مورد نحوه  صحبت کردنتان تجدید نظر داشته باشید.(3) و اضافه می کند: در اوایل انقلاب مقدسمان نیز شخصی به نام ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور کشور و فرمانده کل قوا شد و کارهایی انجام می داد که باعث بلوا و آشوب سیاسی در جامعه آن زمان می شد، پس مواظب باشید! خودتان انتخاب کنید بنی صدر باشید یا رجایی

آقای رییس‌ جمهور طی اظهارات بی سابقه در اولین همایش ملی قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، سخنانی به زبان راند که باعث حیرت ناظران سیاسی شده است. به گزارش سرویس سیاسی "دی نیوز" (4) وی که در این اظهارات ظاهراً عصبانی به نظر می رسید، ضمن حمله شدید به "کسانی که مردم را محدود می کنند تا خودشان سر جایشان بمانند"، از ضرورت انتخابات آزاد سخن گفت و حتی به طعن گفت که دوستی شوخی کرده و گفته یک دفعه نام فرد پیروز انتخابات  92 را می‌نوشتند و خیال همه را راحت می کردند!

 احمدی نژاد گفت: بعضی‌ها خیال می‌کنند هنوز در زمان قاجار هستیم و در زمان استبداد که یک مجلس پیدا کردیم و این مجلس پناه مردم است، خیر این طور نیست، دستاوردهای ملت و انقلاب فقط در مجلس خلاصه نمی‌شود. حتی در ایران مقام معظم رهبری نیز با واسطه انتخاب می‌شود اما رئیس جمهور به شکل مستقیم توسط مردم انتخاب می‌شود.  وی  باید منتظر واکنش های شدید نهادهای مختلف باشد.

 

 احمدی‌نژاداز این هم پا را فراتر گذاشته به فرا فکنی هائی که ویژگی اوست پرداخت و در حالیکه خودش با  دستبوسی خامنه ای وعبور از جاده خون بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد و هیچ اعتراضی به  کشتار و سرکوب کسانی که خواهان انتخابات آزاد بودند  نکرد، مدعی است: انتخابات آزاد حق مردم است و انتخابات آزاد هم اصالت دارد و هم ضرورت و اینکه حدود انتخاب رئیس جمهور بر اساس اعتقادات یک گروهی محدود شود درست نیست و این مغایر با روح قانون اساسی است. او می افزاید: اینکه رئیس جمهور کاغذ دستش بگیرد و برای تایید مذهبی بودن و یا سیاسی بودنش امضا جمع کند خلاف قانون است و با این طرح مجلس قانون اساسی تغییر می‌کند اما تغییر قانون اساسی راه خود را دارد و ما نباید کاری بکنیم که حضور مردم کم رنگ شود.

احمدی نژاد در ادامه با ریختن اشک تمساح میگوید: مجلس چطور می‌خواهد اجرای انتخابات را که حق وزارت کشور است بگیرد و به دست دادستان کل بدهد.در طول 33 سال گذشته وزارت کشور انتخابات را بر عهده داشته و اگر اشتباهی داشته است برای همه بوده و اگر کارش درست بوده نیز برای همه بوده است و همه از این سیستم انتخاب شده‌اند. وی افزود: این طرح تمام کارها و انتخابات گذشته را زیر سوال می‌برد  و  در این مقطع کار درستی نیست و ....

تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری، یک فاجعه سیاسی؟!

این روزها بحث بسیاری از مسئولان در مصاحبه ها و گفتگو های رادیو تلویزیونی و مطبوعات بر سر تغییر قانون انتخابات است. هنگامی که سید علی خامنه ای صحبت از رییس جمهور پارلمانی کرد مشخص بود که انتخاب این دوره ریاست جمهوری با دوره های دیگر متفاوت  خواهد بود و حاکمیت به لحاظ مشروعیت اعتبار خود را از دست داده و هر کسی  را او برای کاندیداتوری ریاست جمهوری معرفی نماید با قاطعیت از سوی مردم رد خواهد شد،  چه لاریجانی باشد چه حداد عادل  یا قالیباف و یا ولایتی و یا هر کس دیگر. 

حاکمیت، در رأس آن سید علی و مجتبی مطمئن هستند که هر کاندیدایی را که معرفی نمایند در برابر کاندیدای جناح مقابل، اگر مردم درانتخابات شرکت کنند بازنده خواهد شد بنابراین از هم اکنون باید بفکر تقلبی بزرگ باشند.

به همین دلیل با این که کمتر از 7 ماه به «انتخابات» ریاست جمهوری مانده است، هنوز هیچکس خود را نامزد ریاست جمهوری نکرده است و  بخاطر تشدید برخوردها، تعیین نامزدها برای شرکت در بازی انتخابات، میسر نشده است. خامنه ای می داند که لاریجانی مورد نفرت مردم است. بنا بر این، موافق با نامزد ریاست جمهوری شدن او نیست. هرچند شنیده می شود که «بیت رهبر» می خواهد قالیباف و لاریجانی و حداد عادل نامزد شوند. اما با لاریجانی موافق نیست. هم بخاطر بیزاری مردم از او و هم بخاطر رعایت قاعده ای اساسی که شبکه های تارعنکبوتی روابط شخصی از آن پیروی می کنندیعنی کانون اصلی قدرت همواره می باید مراقبت کند تا که یکی از کانونها ی حاشیه  قوت را پیدا نکند که رقیب کانون اصلی شود.

مجلس با تصویب قانون انتخابات، حداقل سن را 45 سال و حداکثر را 75 سال معین کرد. پس هاشمی رفسنجانی و برخی مهره های دیگر نمی توانند نامزد شوند.

روز چهار شنبه سوم آبان 1391: کمیسیون شوراهای مجلس شورای اسلامی، طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات را تصویب کرده است که باعث شگفتی و تأثر عوامل خود رژیم شده است. طبق این مصوبه درون کمیسیونی، کاندیداها برای اثبات این که رجل مذهبی هستند، باید امضای 25 نماینده مجلس خبرگان را دریافت کنند و برای اثبات رجل سیاسی بودنشان باید سراغ 100 نماینده مجلس بروند و از آنها تأییدیه بگیرند. این تدبیر بدین علت اتخاذ شده است که از آنجا که ترکیب سیاسی نمایندگان مجلس، در دوره های مختلف، متغیر است، بسیار پیش می آید که یک جریان سیاسی در اکثریت و جریان رقیب در اقلیت مطلق باشد، کما  این که در همین مجلس کنونی، اصولگرایان بخش اعظم مجلس را تشکیل می دهند و اصلاح طلبان، بسیار انگشت شمارند. در چنین وضعی، کاندیدای طیف اقلیت، در گرفتن امضا از مجلسی ها، دچار مشکل جدی و عملاً حذف می شوند، با این اصلاحیه انتخابات با کاندیداهای مطلوب نمایندگان فراکسیون اکثریت و به صورت کاملاً یکسویه برگزار خواهد شد. حذف این چنینی کاندیدای رقیب، اعتراض خود مجریان صحنه گردان ها  را نیز برانگیخته است

آری بقول حداد عادل (5) نماینده عالی رهبر و رصدگر اصلاح طلبان در انتخابات مجلس " زنجیری" که خامنه ای برای انتخابات از سال 1381 به دست و پای ملت بسته است، نباید  گذاشت این زنجیر پاره شود زیرا آنها  تجربه  فتنه سال 88 را پیش چشمانمانشان دارند و این فتنه و انحراف روز به روز  مجددا خود را نشان می دهد و دشمن چشم دوخته تا جریانی را به راه بیاندازد تا در برابر رهبری نظام بایستد. زنجیره پیروزی اصولگرایان از سال 81 شروع شده و نباید از هم گسیخته شود

  حال سوال اینجاست که وقتی چندین زنجیر و فیلتر از جمله تائید ولایت فقیه، شورای نگهبان، سپاه پاسدار  و انواع نهاد ها ی ریز و درشت دیگر، برای در انحصار در آوردن انتخابات در کارند، اساسا میتوان سخنی از انتخاب و انتخابات به میان آورد و وارد بازی مشروعیت برای  ولایت فقیه شد؟ 

ادامه دارد

پی نوشت ها:

1  -   دی نیوز، یکشنبه  12 آذر 1391 

2  -  ایسنا 12 آدر 1391

3  -   خط کشی ها از ماست

4  -   همان منبع

5  -  خبرگزاری مهر، مشهد، 17 /9/1391: حداد عادل، مشاور عالی رهبر  گفت انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با سایر انتخابات فرق دارد ما تجربه انتخابات سال 88 را پیش چشمانمان داریم،  من در مجلس جریان اصلاح طلب را رصد می کردم با قدرت گرفتن اصولگرایان سکولارها  ناکام ماندند و در سال 88 فتنه ای به راه انداختند که البته با شکست مواجه شد. اما این  فتنه و انحراف روز به روز  مجددا خود را نشان می دهد و دشمن چشم دوخته تا جریانی را به راه بیاندازد تا در برابر رهبری نظام بایستد. زنجیره پیروزی اصولگرایان از سال 81 شروع شده و نباید از هم گسیخته شود