نصرالله نجات بخش:

تقابل دکترین ولایت فقیه با مطالبات اساسی مردم ایران -  14

افزایش سرکوب و اعدام ها برای چیست ؟

امید برای چه کسانی ؟ اعتدال در کجا ؟

 

کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران و مرکز اسناد حقوق بشر ایران می‌گویند که مقامات ایرانی رکورد تازه‌ای در تعداد اعدام‌ها ثبت کرده‌اند و از زمان تحلیف حسن روحانی تاکنون دست‌کم در هر دو روز 3 نفر اعدام  شده اند‌ و چندین ده‌ زندانی دیگر نیز در انتظار اعدام به سر می‌برند.

طی ۱۰ روز، ۴۲  نفر با جرایم مختلف در شهرهای سمنان، ارومیه، زاهدان، سقز، خرم‌آباد و ساری اعدام شده‌اند. موج اعدام‌های اخیر اعتراض مدافعان حقوق‌ بشر را  از جمله  اعتراض سازمان عفو بین اللمل، کمپین بین المللی حقوق بشر و ... را برانگیخته است.

عفو بین‌الملل اعلان کرده: در یک سال گذشته ۵۴۴ حکم اعدام در ایران اجرا شده است، با روی کار آمدن دولت حسن روحانی انتظار می‌رفت که روند اعدام‌ها در ایران کاهش یابد، اما ایران در ماه‌های اخیر رکوردهای تازه‌ای از شمار اعدام‌ها به‌ثبت رساند. به‌عنوان نمونه در دو هفته بین بیستم شهریور تا سوم مهر ماه سال 1392 مقامات ایرانی از اعدام ۵۰ تن خبر داده اند. نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق‌بشر از دولت ایران خواسته‌اند که روند اعدام‌ها را متوقف کند.

در دوره رياست جمهوري روحاني کمتر روزي است که دو نفر و يا تعداد بيشتري اعدام نشوند. کميته بين المللي عليه اعدام هر روز آمار اين اعدامها را اعلام ميکند و از همگان دعوت ميکند به اين جنايات وحشيانه بهر طريق ممکن اعتراض کنند. کميته بين المللي عليه اعدام درروز شنبه ۵  اکتبر آمار اعدامها در دوره روحاني را ۲٣۲ نفر اعلام کرد .

محمود امیری مقدم، سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران که از سازمان‌های عضو ائتلاف جهانی اعدام است به «روز» می‌گوید: "پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران تا کنون ۳۱۲ اعدام به ثبت رسیده که ۱۸۴ مورد آن به تائيد دستگاه قضایی ایران رسیده و ۱۲۸ مورد دیگر به صورت غیر رسمی به سازمان‌های مدافع حقوق بشر گزارش شده است.

در گزارش آقای  احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل آمده است که شرایط حقوق بشر در ایران همچنان دغدغه های جدی و مشکل سازِ کارهای مختلف ناظر حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل متحد شده است به ‌طوری که هیچ نشانه‌ای از پیشرفت در این زمینه دیده نمی‌شود.

نابرابری جنسیتی، خشونت علیه زنان و تبعیض علیه اقلیت‌های دینی و مذهبی، مانند بهایی‌ها، مسیحیان، دراویش و اقلیت‌های قومی مانند عرب‌های خوزستان، کردها، اهالی سیستان و بلوچستان و نیز پناهندگان افغانی موارد دیگری است که گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در ایران از آن یاد می‌کند و جمهوری اسلامی را به تداوم آن متهم می‌سازد.

 

تردید وجود دارد آیا حسن روحانی بعنوان مسئول قانونی  و مسئول مستقیم  آنچه  در کشور صورت میگیرد، خود موافق این اعدامها نیست؟ ۳۳ سال پیش، حسن روحانی خود در یکی از جلسات مجلس پس از ماجرای کودتای نوژه، خواستار «دار» زدن «توطئه‌گرها» در نماز جمعه شد تا «تاثیر بیشتری» داشته باشد. او در تیرماه ۱۳۵۹ گفت: «تقاضای دیگر من این است که توطئه‌گرها را هنگام برگزاری نماز جمعه در حضور مردم به دار آویزان کنند تا تاثیر بیشتری داشته باشد!» (1)

 

در دستگاه خشونت ، اعدام ها خصوصأ بطور علنی و در ملاء عام یکی از ابزار ها برای ایجاد جو ارعاب و ترس است که رژیم ولایت فقیه  از روز نخست با این شیوه مخالفا ن را نابود کرده  و در جامعه مانع شکل گیری جنبش های اعتراضی شده است . افزایش اعدام ها از زمانی که روحانی با شعار امید و اعتدال روی کار آمده بدین منظور است که جنبش مدنی که خواهان تغییر و تحول است در نطفه خفه شود و زمینه ای برای بروز و ظهور نهاد های مدنی و تحول خواه  فراهم نگردد. از این روست که علیرغم اینکه رژیم از سوی نهاد های  حقوق بشری بین المللی محکوم می شود  وبویژه در زمینه خارجی نیاز به نمایشی برای بهبود شرایط دارد ولی فشار های  اجتماعی بقدری برایش گلو گیر شده است که راهی به جز اعدام ها و بالا بردن جو ارعاب نمی یابد .

 

اگر سرکوب و اعدام بی مهابا به پیش می رود و اگر حل بحران اتمی پس ا ز ده  سال پیش نمی رود  و  اگر بحرانها ی اقتصادی از کار نمی ایستند و مرد م را روز به روز در بن بست بین مرگ  و زندگی قرار داده است و همه اگر های دیگر، همه بر یک تئوری تکیه دارند و آن تکیه گاه  و ویژگی خاص و عمومی «النصر بالرعب» ولایت مطلقه فقیه است، خشونتی که خود به خود وجود ندارد و آمران این تئوری آن را بوجود آورده اند، نظریه سازان این خشونت با اتکا به دین  و مرام یا ایدئولوژی ولایی مشروعیت بخشیدن به این نظریه، آنرا تبیین و تبلیغ می کنند.  نظریه سازان این خشونت به این پرسش پاسخ نمی دهند که با  این خشونت عملأ به کجا راه خواهند بافت؟ 

می پرسیم،  رژیمی که  در سراشیب سقوط  است،  موج سرکوب و اعدامها روز افزون برای چیست؟ علت آن است که  این کشور، سی سال است بدست بند بازانی  که در رأس آن خامنه ای بعنوان «عمود خیمه نظام»  قرار گرفته و هر روز با بازی جدید و با بحران سازی های تازه و با مهندسی کردن  و روی کار آوردن این اصلاح طلب یا آن اصول گرا  که بمراتب تبهکار تر از خود او هستند میخواهد اعمال زور و خشونت ولایت دیکتاتوری فقیه خود را بر این سرزمین اعمال کند.

 

کارنامه سه ماهه روحانی

مدت زمانِ یک صد روزهِ اول رویِ کار آمدن رئیس جمهوری در کشورهای غربی را تحلیلگران سیاسی میزا ن الحراره ای می دانند که بر اساس آن روند برنامه های آینده آن رئیس جمهوری را مورد سنجش قرار می دهند، برای کشور ما  این  نوع ارزیابی مقایسه یِ مع الفارقی است که بخواهیم این سنجش را  در دستگاه ولایت مطلقه وارد کنیم و از جهت گیری و  موفقیت دولت جدید ارزیابی جدیدی ارائه دهیم، در این دستگاه،  رئیس جمهور اختیاراتی از خود ندارد و «تدارک چی»  ولی فقیه  بیش نیست. چهارماه و نیم پس از انتخابات ریاست جمهوری و حدود سه ماه و نیم پس از رسمیت یافتن تحلیف آقای حسن روحانی شرایط زندگی مردم سخت و سخت تر شده است،  در این مدت هیچ حرکت محسوسی در گشایش زندگی مردم به چشم نمی‏خورد، کار گزاران خود می گویند : «باید درباره مشکلات به مردم دقیقا توضیح داده شود، باید به مردم بگوييم كه صد روزه  نمیتوان تورم را كاهش داد،  صد روزه نمیتوان قیمت مسکن را کاهش داد و در مدت چند ماه نمیتوان قیمت خودرو را ارزان کرد، خطاب به تیم اقتصادی روحانی،  می گویند:  با این فرصت ها نمیتوان اقتصاد را سامان داد، احتمالآ منظور آقای روحانی از بهبود اقتصاد در ۱۰۰ روز، بیانِ بررسی مشکلات اقتصادی در  ۱۰۰ روز  است و نه حل آن،  حل مشکلات اقتصادی حداقل چند سال زمان میبرد و نباید انتظار داشته باشیم صد روزه مشکلات حل شود.» (2)  

در حالی که دولتمردان حکومت آقای روحانی نويد می‌دا دند تاثير حضور دولت يازدهم بر زندگی مردم در صد روز اول فعاليت دولت جديد مشهود خواهد بود، اما وضعیت  حکايت از آن دارد که مردم تاثيرات اين حضور را،  به شکلی جز آنچه انتظار می‌رفت تجربه کرده‌اند. پرسیدنی است که آقای روحانی نا امیدی چه کسانی را میخواست مرهم بگذارد و اعتدال برای چه بود ؟ آیا همه اینها برای حفظ نظام ولایت فقیه نبود؟  آیا  نابسامانی های اقتصادی  افزایش یابنده، هیچ گشایشی در زندگی مردم در چشم انداز دارد؟ (3)

 

دورباطل گفتگوها  وعادی کردن رابطه با امریکا؟  

در سالروز 13 آبان ( اشغال سفارت امریکا در ایران ) بنا به قول خودشان به طور بی سابقه ای شعار " مرگ بر آمریکا " داده می شود ، به طوری که برخی از اعتراضات را در داخل خود نظام بطور کنایه ای و مستقیم و غیر مستقیم بر انگیخته است . مطرح میشود که یکی از شاخص های نظام ولایت فقیه، استکبار ستیزی بود که با همین شعار بر بیداری اسلامی تأثیر گذاشت و حالا عدول از آن به کل نظام ضربه می زند . از سوی دیگر مطرح می شود که مذاکره با امریکا برای حل مسئله اتمی است ونه بهبود رابطه با امریکا !

خامنه ای نیاز خود را برای ادامه بحرانهای داخلی و خارجی همواره در تنش با امریکا میداند،  خامنه‌ای در رابطه با  عادی کردن رابطه با امریکا  می گوید « همانطور که در مشهد هم گفتم، به مذاکره خوشبین نیستم ولی باذن الله از این مذاکرات ضرری هم نمی‌کنیم و این تجربه، ظرفیت فکری ملت ما را بالا خواهد برد؛ اگر مذاکرات به نتیجه برسد که چه بهتر ولی اگر نتیجه نگرفتند معنایش این باشد که کشور باید روی پای خودش بایستد.»

ایشان از دولت حمایت کرد و گفت:  «هیچ‌کس نباید مجموعه مذاکره کنندگان ما را سازشکار بداند، اینها بچه‌های خود ما و بچه‌های انقلابند. یک ماموریت سختی را برعهده دارند و هیچ‌کس نباید ماموری را که مشغول کاری است، تضعیف کند»

 

در بازی سیاسی رژیم حاکم، علی خامنه‌ای را نباید بعنوان شخص نگریست، او محور رﮊیم بمثابه رﮊیم ولایت مطلقه  فقیه است. او را باید عامل بحرانها، عامل بن بستها و ... جامعه ایران دانست و  تا زمانی که این محور برجا است، مردم ایرا ن، گروگان رﮊیم و قدرتهای خارجی خواهند بود.

اگر می بینیم به دنبال علی  خامنه ای ، حسن روحانی  در مورد اين مذاکرات خوشبين نيست و  در اظهاراتی مشابه خامنه‌ای در روز يکشنبه می گوید : در مورد غربيها و مذاکرات جاری خوشبين نيستم،(4)   سخنی که حسن روحانی روز دوشنبه 13 آبان 1392 در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح شده  و  ابتدا خبرگزاری های داخلی از جمله خبرگزاری دولتی ''ایرنا'' منتشر کرده اما سریعأ آن را حذف میکند.  سخنی که  حسن  روحانی با اشاره به تحريمهای بين المللی که اقتصاد بيمار ايران را فلج کرده است گفت: اما اين بدان معنی نيست که ما نبايد اميدی به از ميان برداشتن مشکلات داشته باشيم. اين اظهارات يک روز بعد از سخنان خامنه‌ای که حرف آخر را در مورد برنامه اتمی ایران می‌زند عنوان می شود.

 و یا عضو ارشد جبهه پایداری در گفت‌و‌گو با خبرنگار حوزه احزاب اظهار داشت: من منهای صحبت‌های رهبری این را تفسیر می‌کنم، آن چیزی که موجب نفوذ جمهوری اسلامی در بین جهان اسلام شده است، استکبارستیزی و ایستادگی و مقاومت ملی مردم ایران در مقابل آمریکا است.(5)

و یا شیخ صادق لاریجانی که می گوید: کمترین نتیجه مذاکرات در مقطع کنونی این است که حجت بر عده‌ای در داخل و خارج کشور تمام می‌شود.

و یا  علی‌رضا سلیمی در مجلس می گوید: «سخنان حکیمانه رهبر معظم انقلاب در روز 12 آبان‌ماه فصل‌الخطابِ گفت‌وگوها و مبارزات اخیر بود. معظم‌له از یک‌سو موضوع مذاکره را مشخص نموده و تعیین کردند که فقط مذاکره در مورد مسئله هسته‌ای است و لاغیر» (6)

و همچنین هاشمی رفسنجانی، تناقض گو،  و به نعل و به میخ زن دستگاه ولایت،  برای حفظ ستون خیمه نظام گفته بود:  باید شعار «مرگ بر آمریکا» را حذف کنید؛ در حالی که صحبت‌های حضرت امام موجود است، حتی قسمت وصیت‌نامه حضرت امام به وزیر امور خارجه که چگونه با ابرقدرت‌ها باید برخورد کرد را نگاه کنید، خواهید دید که امام چه زیبا فرموده‌اند و انگار می‌دیدند که برای این روزها، مخصوص وزیر امور خارجه پیام گذاشتند بنابراین ماهیت امام یک ماهیت ضداستعماری و ضداستکباری بود.

رفسنجانی در آستانه مذاکرات درباره مقاومت علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی گفت: ما باردیگر حرف همیشگی خودمان را به دنیای اسلام تکرار می‌کنیم که هیچ راهی جز مقاومت سرسختانه نظامی و سیاسی - اقتصادی علیه آمریکا و اسرائیل برای جلوگیری از تجاوزات اسرائیل وجود ندارد.

در همین روز، هاشمی رفسنجانی گفته‌است: «رهنمودهای اخیر رهبری معظم انقلاب به‌ویژه در مقطع کنونی، در مورد حمایت از تیم مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی ایران را بسیار راهگشا و بامعنا دانست و گفت: این رهنمود‌ها در حالی ارائه شد که عده‌ای سعی داشتند در آستانه مذاکرات، جوّ سیاسی جامعه را ملتهب، دوگانه و‌ تیم مذاکره‌کننده را سازشکار معرفی کنند بنابراین این هنمود‌ها، عزم نمایندگان سیاسی ایران را برای ادامه گفتگو‌ها جدّی‌تر کرد.»

 

مذاکرات سه روزه ژنو

روز 16 آبان 1392 که وزرای خارجه کشور های بزرگ دنیا به طور بی سابقه ای و بقول کیهان، ارگان خامنه ای (در 18 آبان)  با «اردوکشی»  برای «سراب توافق در ژنو»  و برای به نتیجه رساندن مذاکرات  دور هم جمع شده بودند. جواد ظریف با دیپلماسی «با دست پس بزن و با پا پیش بکش» نمایش قدرت می دهد و میگوید « تحریم های شما بر ما بی اثر بوده است و ... در دوران تحریم ما دارای 19000 سانتریفیوژ شده ایم و ضرری اگر بوده برای مردم بوده،  ... ظریف گفت: «بگذارید بگویم تحریم‌ها برای ایران چه بار آورده‌اند؟ تحریم‌ها برای ایرانی‌ها ۱۹ هزار سانتریفیوژ تولید کرده‌اند» «تحریم‌ها برای برخی از مردم مشقت‌هایی به همراه داشتند، اما باعث ساخت ۱۹ هزار سانتریفیوژ برای ایرانی‌ها شد.» (7)

 

در همان روز سپاه پاسداران از یک موشک پیشرفته  به نام «صیاد» پرده برداری می کند و بر اساس گزارش رسانه های ایران به نقل از وزیر دفاع ایران می گوید خط تولید موشک پدافند هوایی جدیدی را با نام صیاد۲ افتتاح کرده است. این موشک «قابلیت بالای ضد جنگ الکترونیک و ردیابی خودکار و مستقل دارد. حسین دهقان، وزیر دفاع ایران گفته  است این موشک موتور سوخت جامد و سیستم هدایت ترکیبی دارد،  به گفته او  این دو ویژگی،  سوخت جامد و سیستم هدایت،  قدرت جابه جایی موشک و دقت آن را زیاد می کند

 

سرکوبهای یاد شده در بالا و همزمان مانور نمایش قدرت رژیم،  در ژاندارم نشان دادن خود در منطقه  بی ارتباط و  بی دلیل نیست از رسانه های ارتباط جمعی  غرب که  ازکانالهای انگلیسی زبان و کانالهای فارسی زبان،  در راستای انجام توافق ایران با امریکا تبلیغ کرده، چنین توافقی را «توافق قرن» نام گزاری می کنند و صدای طبل تبلیغات آنها کوشها را میخرا شد، تبلیغاتی که از پیش نتیجه اش معلوم بود و به بقول  ارگان تبلیغاتی خامنه‌ای «توافق برد برد یا قرارداد ترکمن‌چای خوانده شد و  قبول آن را برای علی خامنه‌ای جام زهری کشنده ارزیابی نمود. (8) 

 

مذاکرات در ژنو در حالی پشت سر گذاشته شد که هم غرب و هم دولت روحانی بسیار به آن امید بسته بودند و آن را "کلید" حل مشکلات می دانستند، این مذاکرات در مسیری نا هموار و پر چالش پیش رفت  هر کدام به دنبال برد خود بودند، اما توقعات زیادیخواهانه ی ِ  رابطه سهل و آسان را دوباره در بوته ابهام فروبرد.

گفته می شود علت سخت‌گیری فرانسه این بوده است که در سال 1383 دومینیک دو ویلپن، وزیر خارجه  وقت فرانسه، مشوق امضای «توافق پاریس»،  با سه کشور فرانسه، آلمان و انگلستان  با همین آقای حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی رژیم موافقت‌نامه‌ای را امضاء کرده اند که به موجب آن، ایران غنی سازی را به حال تعلیق درمی آورد و به آﮊانس بین‌المللی انرﮊی اتمی اجازه می دهد  طبق قرارداد الحاقی، تأسیسات اتمی ایران را بطور کامل تحت نظارت قرار دهد ولی از آنجائی که  ایران بعد از توافق  به موافقت نامه عمل نکرد، فرانسه را رنجانده است.

«کار شکنی» فرانسه، لابیگریهای افراطی اسرائیل، عربستان سعودی، قطر یا هر بهانه دیگری،  فعلآ موضع حق به جانبی را به  رژیم جمهوری اسلامی  برای سرکوب و ارعاب در داخل و امتیاز خواهی بیشتر در خارج دست او را باز خواهد گذاشت که هموار سوار بر اسب ولایت بتازد. برای ادامه مذاکرات، دیدار وزرای خاجه 5+1 به روز 20 نوامبر 2013 موکول گردید. اما باید گفت،  مذاکرات گذشته و مذاکرات  آینده یقه ملایان را رها نخواهد کرد، توقعات دول غربی بخصوص توقعات دولت امریکا به کمتر از منافع خود رضایت نخواهند داد، آنان منافع خود را با وسیله قرار دادن تعهدات ایران در قبال قطعنامه های مکرر سازمان ملل، ایران را پیوسته تحت فشار قرار خواهند داد.  توقف برنامه هسته اي،  توقف غني سازي 20 درصدی، خنثی کردن ذخیره های موجود اورانیوم 20 درصدی در ایران و انواع بهانه های دیگر را در برابر حقوق از دست رفته ملت توسط ملایان فریب کار حاکم که چیزی جز :  لغو محدودیتهای اقتصادی در تامین قطعات هواپیما، صنايع پتروشيمي و  فلزات گرانبها و یا برداشتن  تحريم ها از روی  دارايي هاي مسدود شده ايران است نخواهد بود.

يوکيا آمانو، مديرکل آژانس بين‌المللی انرژی اتمی و علی‌اکبر صالحی، معاون رييس‌جمهور و رئيس سازمان انرژی اتمی ايران يک بيانيه مشترک در زمينه چارچوب همکاری آژانس بين‌المللی انرژی اتمی و ايران در روز 20آبان 1392 توافق  و امضا  کردند که همکاری و گفت‌وگوی‌شان را با هدف اطمينان از ماهيت منحصرا صلح‌آميز برنامه هسته‌يی ايران از طريق حل همه مسائل باقيمانده‌ای که تاکنون توسط آژانس حل نشده است، تقويت کنند.

 

ادامه دارد

پی نوشت ها :

(1)       روزنامه جمهوری اسلامی متن گزارش جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در روز ۲۳ تیر ۱۳۵۹

(2)      تراز، 12 آبان 1392

(3)      روزنامه قانون، گروه اقتصادی، 18 آبان 1392

(4)      خبرگذاری فرانسه13 آبان 92 نوشت: همانند خامنه‌ای، روحانی نیز به گفتگوها با گروه 5+1 خوشبین نیست:

(5)      روح‌الله حسینیان،  خبرگزاری فارس14 آبان 1392

(6)      مجلس شورای اسلامی  15 آبان 1392

(7)      خبرگزاری فارس 18 آبان 1392

(8)      مقاله منتشره در رجا نیوز 19 آبان 13942